google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
نهج البلاغه موضوعی

نهج البلاغه موضوعی قرآن

قرآن

۱۱۵۶٫ اخبار موجود در قرآن
اءلا اءن فیه علم ما یاتى ، و الحدیث عن الماضى ، و دواء دائکم ، و نظم ما بینکم .
آگاه باشید! در این کتاب الهى است علم هر آنچه که خواهد آمد و حدیث هر آنچه که گذشته است و دواى درد شما و نظم آنچه که در میان شما باید باشد. (۱۱۵۰)

۱۱۵۷٫ شفاعت قرآن
من شفع له القران یوم القیامه شفع فیه ، و من محل به القران یوم القیامه صدق علیه .
کسى را که قران در قیامت شفاعت کند، شفاعتش قبول شود و کسى که قرآن از او شکایت نماید، شکایتش پذیرفته مى شود. (۱۱۵۱)

۱۱۵۸٫ نورى تابناک
اءنزل علیه الکتاب نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده ، و بحرا لا یدرک قعره ، و منهاجا لا یضل نهجه ، و شعاعا لا یظلم ضوءه ، و فر قانا لا یخمد برهانه ، و تبیانا لا تهدم اءرکانه ، و شفاء لا تخشى اءسقامه ، و عزا لا تهزم اءنصاره ، و حقا لا تخذل اءعوانه .
خداوند قران را ر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرو فرستاد، در حالى که نورى است که قندیل هاى آن خاموش نمى شود و چراغى است که افروختن آن فرو نمى نشیند و دریایى است که ژرفاى آن پیدا نمى شود و راهى است که رفتن در ان گمراهى ندارد و شعاعى تابان است که روشنى آن پایان ندارد و جدا کننده حق و باطل است که دلیل و برهانش سست نمى گردد و بنایى است که پایه هاى آن ویران نمى شود و شفابخشى است که با وجود آن بیمارى ها موجب ترس و بیم نمى شود و ارجمندى است که یارانش ‍ شکست نمى خورند و حقى است که مددکاران آن مغلوب نمى شود. (۱۱۵۲)

۱۱۵۹٫ هدایت به طریقه اى محکم
اءیها الناس ! اءنه من استنصح الله وفق ، و من اتخذ قوله دلیلا هدى (للتى هى اءقوم ) .
اى مردم ! کسى که از خدا پند و خیر خویش را مساءلت نماید، موفق گردد و هر کس که کلام خدا را براى خود راهنما اتخاذ کند به آن طریقه اى که محکم تر و راست تر است هدایت شود. (۱۱۵۳)

۱۱۶۰٫ تکامل دین در قرآن
اءنزل علیک الکتاب تبیانا لک شى ء و عمر فیکم نبیه ازمانا، حتى اءکمل له و لکم – فیما اءنزل من کتابه – دینه الذى رضى لنفسه .
کتاب قرآن را که در آن هر چیزى توضیح داده شده است براى شما فرو فرستاده و پیامبرش را مدتى در میان شما زنده نگه داشت تا دین خویش را که در کتابش آورده است و مورد پسند و خشنودى اوست براى او و شما کامل کرد. (۱۱۵۴)

۱۱۶۱٫ بر طرف کننده تاریکى
لا تکشف الظلمات اءلا به .
تاریکى هاى نادانى و جهل جز به وسیله آن (قرآن ) رفع نشود. (۱۱۵۵)

۱۱۶۲٫ شفیعى مقبول
اعلموا! انه (القرآن ) شافع مشفع ، و قائل مصدق .
آگاه باشید! قرآن شفاعت کننده اى است که شفاعتش پذیرفته و گوینده اى است که سخنش تصدیق شد۰٫ (۱۱۵۶)

۱۱۶۳٫ وسیله راه یابى
اءن لکم علما فاهتدوا بعلمکم .
حتمى است که براى شما نشانه اى است با آن نشانه هدایت شوید! (۱۱۵۷)

۱۱۶۴٫ بهار دل
اءن الله سبحانه لم یعظ اءحدا بمثل هذا القران فانه حبل الله المتین ، و سببه الامین ، و فیه ربیع القلب ، و ینابیع العلم ، و ما للقلب جلاء غیره .
خداى سبحان هیچ کس را به چیزى چون قرآن اندرز نداده است ، زیرا آن ریسمان استوار خداست و واسطه امین و درستکار اوست . در قران بهار دل است و چشمه هاى دانش و براى دل جز آن صیقلى وجود ندارد. (۱۱۵۸)

۱۱۶۵٫ ریسمان محکم الهى
علیکم بکتاب الله ، فانه الحبل المتین ، و النور المبین ، و الشفاء النافع ، و الرى الناقع ، و العصمه للمتمسک ، و النجاه للمتعلق .
تمسک کنید به کتاب خداوندى ؛ زیرا این کتاب طنابى است محکم و نورى است آشکار و شفایى است سودمند و سیراب کننده اى است برطرف کننده تشنگى و نجات براى کسى است که به آن در آویزد. (۱۱۵۹)

۱۱۶۶٫ همنشینى با قرآن
ما جالس هذا القرآن احد الاقام عنه بزیادهُ او نقصان : زیاده فى هدى ، اءو نقصان من عمى .
هیچ کس با این قران همنشین نشد مگر این که زیادت یا نقصانى نصیب او ساخت افزایش در هدایت کاهش از نابینایى (۱۱۶۰)

۱۱۶۷٫ چنگ به ریسمان خداوندى
کتب علیه السلام الى الحارث الهمدانى : تمسک بحبل القران و استنصحه ، و اجل حلاله ، و حرم حرامه .
امام علیه السلام در نامه اى به حارث همدانى نوشته است : به ریسمان قرآن چنگ بزن و از آن پند بگیر، حلالش را حلال شمر و حرامش را حرام (۱۱۶۱)

۱۱۶۸٫ عمل به قرآن
الله الله فى القران ، لا یسبقکم بالعمل به غیر کم .
قسم به خدا، درباره قرآن مبادا دیگران در عمل به آن بر شما پیش گیرند. (۱۱۶۲)

۱۱۶۹٫ حکم زندگانى
فى القرآن نباء ما قبلکم ، و خبر ما بعد کم ، و حکم ما بینکم .
در قرآن است آنچه سرگذشت پیشینیان بوده و اخبار و حوادث آیندگان خواهد بود و بیان حکم میان شما در زندگانى است . (۱۱۶۳)

۱۱۷۰٫ در خواست از خدا
فاساءلوا الله به ، و توجهوا الیه بحبه ، و لا تساءلوا به خلقه .
از خدا به وسیله قرآن مساءلت نمایید و متوجه باشید با محبت قرآن به خدا، و به وسیله قرآن از مردم چیزى نخواهید. (۱۱۶۴)

۱۱۷۱٫ بهترین گفته ها
تعلموا القران فانه احسن الحدیث ، و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب ، و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و اءحسنوا تلاوته فانه انفع القصص ، و اءن العالم العامل بغیر علمه کالجاهلى الحائر الذى لا یستفیق من جهله ، بل الحجه علیه اءعظم ، و الحسره له الزم ، و هو عند الله الوم .
قرآن را بیاموزید که بهترین گفته هاست و در آن تفقه کنید که آن بهار (و نشاط بخش ) قلب هاست ، از روشنایى آن شفا بجویید که شفابخش بیمارى سینه هاست ، ان را به خوبى تلاوت کنید که سود بخش ترین داستان هاست ، و دانشمندى که به غیر علمش عمل کند، چون نادان سرگردانى است که از جهالت به هوش نمى آید؛ بلکه حجت و دلیل بر او عظیم تر و حسرت و افسوس بر او ثابت تر و سرزنش او در پیشگاه خداوند بیشتر است . (۱۱۶۵)

۱۱۷۲٫ وجوه قرآن
لعبد الله بن العباس لما بعثه للاحتجاج على الخوارج -: لا تخاصمهم بالقرآن ، فان القرآن حمال ذو وجوه ، تقول و یقولون ، و لکن حاججهم بالسنه فانهم لن یجدوا عنها محیصا .
امام علیه السلام در سفارش خود به عبدالله بن عباس هنگامى که وى را براى صحبت با خوارج مى فرستاد چنین مى فرمود: از روى قرآن با آنان صحبت مکن ؛ زیرا قرآن داراى معناهاى مختلفى است ، تو یک معنى را مى گویى و آن ها معنایى دیگر را، تو با روایت با آن ها بحث کن که راه فرارى نخواهند یافت . (۱۱۶۶)

۱۱۷۳٫ کتاب هدایت
القرآن امر زاجر، و صامت ناطق ، حجه الله على خلقه . اءخذ علیه میثاقه ، و ارتهن علیهم انفسهم . اءتم نوره ، و اءکمل به دینه .
قرآن امر کننده به کار نیک و باز دارنده از زشتى ها است ، خاموشى گویاست ، حجت خدا بر خلق اوست ، از آنان نسبت به قرآن پیمان گرفت و وجود باطنى آنان را در گرو این قرآن نهاد، نور آن را تمام و دین خویش را به وسیله آن کامل فرمود. (۱۱۶۷)

۱۱۷۴٫ اى کاش غافلان بیدار مى شدند!
قد دارستکم الکتاب ، و فاتحتکم الحجاج ، و عرفتکم ما اءنکرتم ، و سوغتکم ما محجتم ، لوکان الاعمى یلحظ، اءو النائم یستیقظ! .
من قرآن را به شما آموختم و باب دلایل و براهین را به روى شما گشودم و آنچه را نمى شناختید، به شما شناساندم و آنچه را که از دهان به بیرون پرت مى کردید، به مذاق شما گوارا ساختم . اى کاش که نابینا، بینا مى گشت ، یا خفته بیدار مى شد. (۱۱۶۸)

۱۱۷۵٫ هادى بدون گمراهى
واعلموا اءن هذا القرآن هو الناصح الذى لا یغش ، و الهادى الذى لایضل و المحدث الذى لا یکذب .
بدانید که این قرآن خیر خواهى است که خیانت نمى کند، هدایت کننده اى است که گمراه نمى سازد، و محدثى است که دروغ نمى گوید. (۱۱۶۹)

۱۱۷۶٫ دواى دردها
استشفوه من اءدوائکم ، و استعینوا به على لاوائکم فان فیه شفاء من اءکبر الداء و هو الکفر و النفاق ، و الغى و الضلال .
براى دردهایتان از قرآن شفا طلب کنید و براى مشکلاتتان از آن کمک بگیرید؛ زیرا در قرآن شفاى بزرگ ترین دردهاست ، درد کفر، نفاق و گمراهى .(۱۱۷۰)

۱۱۷۷٫ شافع پذیرفته شده
اعلموا! اءنه شافع مشفع و قائل مصدق ، و اءنه من شفع له القرآن یوم القیامه شفع فیه ، و من محل به القرآن یوم القیامه صدق علیه .
بدانید! قرآن شفاعت کننده اى است پذیرفته شده ، گوینده اى است تصدیق شده ، کسى را که قرآن در قیامت شفاعت کند، پذیرفته است و هر کس را که قرآن از او بدگویى کند، گواهى اش بر ضد او قبول است . (۱۱۷۱)

۱۱۷۸٫ ثروت در پناه قرآن
اعلموا انه لیس بر احدى بعد از قرآن حاجت و نیازى ، و نه احدى را پیش از قرآن از دولتى .(۱۱۷۲)

۱۱۷۹٫ قران در قیامت
ینادى مناد قوم القیامه : (الا اءن کل حارث مبتلى فى حرثه و عاقبه عمله ، غیر حرثُه القرآن ) فکونوا من حرثته و اءتباعه و استدلوه على ربکم و استنصحوه على اءنفسکم ، و اتهموا علیه اءراء کم ، واستغشوا فیه اءهواء کم .
در روز قیامت فریادگرى ندا دهد. اگاه باشید! امروز هر کس گرفتار بذرى است که افشانده و گرفتار عاقبت کارى است که انجام داده ، مگر کسى که بذر قرآن و پیروان آن باشید. با قرآن خدا را بشناسد و خود را با آن نصیحت کنید و هرگاه نظر شما با قرآن مخالف شد، راءى خود را متهم کنید و خواسته هاى خویش را در برابر قرآن نادرست بشمارید. (۱۱۷۳)

۱۱۸۰٫ قرآن را گرامى بدار!
یاءتى على الناس زمان لا یبقى فیهم من القرآن الا رسمه ، و من الاسلام الا اسمه .
روزگارى برسد بر سر مردم که از قرآن جز رسمى نماند و از اسلام جز اسمى (۱۱۷۴)

۱۱۸۱٫ همراهى على (ع ) با قرآن
اءن الکتاب لمعى ، ما فارقته مذ صحبته .
همیشه کتاب خدا با من است ، از زمانى که همراه آن بوده ام ، هیچگاه جدانشده ام . (۱۱۷۵)

۱۱۸۲٫ عقاب استهزاء قرآن
من قراء القرآن فمات ، فدخل النار فهو ممن کان یتخذ آیات الله هزوا .
کسى که قرآن خوانده سپس از دنیا رفته ، وارد جهنم شود، او از کسانى است که آیات خدا را به تمسخر و استهزاء گرفته است . (۱۱۷۶)

۱۱۸۳٫ ظاهرى شگفت ، باطنى عمیق
اءن القرآن ظاهره اءنیق ، و باطنه عمیق ، لا تفنى عجائبه ، و لا تنقضى غرائبه ، و لا تکشف الظلمات الا به .
قرآن داراى ظاهرى شگفت انگیز و باطنى عمیق است . مطالب شگفت انگیز آن پایان ناپذیر و عجایب آن کهنه ناشدنى است و تاریکى هاى جهالت جز با آن بر طرف نخواهد شد. (۱۱۷۷)

۱۱۸۴٫ قرآن نور جاویدان
اءنزل علیه (اى على النبى صلى الله علیه و آله ) الکتاب نورا لا تطفا مصابیحه … فهو معدن الایمان و بحبوحته ، و ینابیع العلم و بحوره ، و ریاض ‍ العدل و غدرانه ، و اءثاقى الاسلام و بنیانه .
خداوند بر پیامبر صلى الله علیه و آله قرآن را نازل فرمود نورى است که چراغ هاى آن خاموش نمى شود… که آن ایمان و کانون آن است ، بستان هاى عدالت و آبگیرهاى آن است ، سنگ بناى اسلام و بنیان آن است . (۱۱۷۸)

۱۱۸۵٫ حق تلاوت
اءنه سیاءتى علیکم من بعدى زمان لیس فیه شى ء اخفى من الحق ، و لا اءظهر من الباطل … و لیس عند اءهل ذلک الزمان سلعه ابور من الکتاب اذا تلى حق تلاوته ، و لا اءنفق منه اذا حرف عن مواضعه ، و لا فى البلاد شیى ء اءنکر من المعروف ، و لا اءعرف من المنکر! فقد نبذ الکتاب حملته ، و تناساه حفظته ، فالکتاب یومئذ و اءهله طریدان منفیان … و من قبل ما مثلوا بالصالحین کل مثله .
و قطعى است که پس از من روزگارى بر شما روى خواهد آورد که چیزى پوشیده تر از حق و آشکارتر از باطل نمى باشد…و در نزد اهل آن زمان ، کالایى کسادتر از قرآن وجود نخواهد داشت ، اگر حق خواندن ان ادا شود و متاعى با رونق تر از کتاب الهى نخواهد بود، اگر از معانى و حقایق خود منحرف شود و در آن روزگار هیچ چیزى ناشناخته تر از معروف (یا زشت تر از نیکو) و شناخته تر از ناشناخته (یا نیکوتر از زشتى )ها وجود نخواهد داشت . در ان زمان ، آنان که به کتاب الهى معتقد بودند و آن را با خود داشتند، آن را دور خواهند انداخت و حافظانش آن را فراموش خواهند کر (یا خود را به فراموشکارى خواهند زد) در آن موقع ، کتاب و مدافعان و معتقدان و عمل کنندگان به آن مطرود و مهجور از جامعه مى گردند. (۱۱۷۹)

۱۱۸۶٫ جلوه گاه رخ الهى
تجلى لهم سبحانه فى کتابه من غیر اءن یکونوا راوه ، بما اءراهم من قدرته .
خداوند سبحان در کتاب خود براى آنان تجلى کرد بدون این که او را ببینند، به وسیله ارایه قدرتش و بیمناک ساختن از قدرت خود. (۱۱۸۰)

۱۱۸۷٫ قرآن در همه شئون زندگى
کتاب الله تبصرون به ، و تنطقون به ، و تسمعون به ، و ینطق بعضه ببعض ، و یشهد بعضه على بعض ، و لا یختلف فى الله ، و لا یخالف بصاحبه عن الله .
کتاب خداوندى است که با آن مى بینید، و با آن سخن مى گویید و با آن مى شنوید و بعضى از آیات قرآنى بعضى دیگر را توضیح مى دهد و بعضى از ان (به تفسیر و تاءویل ) بعضى دیگر شهادت مى دهد. در بیان الهیات هیچ اختلافى در میان آیاتش نیست و کسى که با قرآن همدم باشد، از خدا منحرف نمى شود. (۱۱۸۱)

۱۱۸۸٫ حق تلاوت
اءین القوم الذین دعوا اءلى الاسلام فقبلوه ، و قراءوا القرآن فاحکموه .
کجا رفتند آن قومى که دعوت به اسلام شدند آن را پذیرفتند. قرآن را خواندند و با کمال قدرت و استقامت عمل کردند. (۱۱۸۲)

۱۱۸۹٫ نزول قرآن و فغان شیطان
اءرى نور الوحى و الرساله ، و اءشم ریح النبوه ، و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحى علیه صلى الله علیه و آله .
من نور وحى و رسالت را مى بینم و شمیم نبوت را مى بویم ، من آن گاه که وحى بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد، فغان شیطان را شنیدم . (۱۱۸۳)

۱۱۹۰٫ عدم اختلاف در قرآن
الله سبحانه یقول : ما فرطنا فى الکتاب من شى ء و فیه تبیان لکل شى ء و ذکر اءن الکتاب یصدق بعضه بعضا و اءنه لا اختلاف فیه فقال سبحانه : و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا .
خداى سبحان مى فرماید: ما در این کتاب هیچ چیز را فرونگذاشتیم و در ان بیان همه چیز آمده است و یادآؤ ر شده که آیات قرآن یکدیگر را تصدیق مى کنند و اختلاف و ناهمخوانى در آن وجود ندارد. خداى سبحان فرموده است : اگر از ناحیه غیر خدا بود، هر آینه در آن اختلاف زیادى مى یافتند. (۱۱۸۴)

۱۱۹۱٫ حق مردم بر اهل بیت و پیامبر
لکم علینا العمل بکتاب الله تعالى و سیره رسول الله صلى الله علیه و آله و القیم بحقه و النعش لسنته .
حق شما بر ما این است که به کتاب خدا و روش پیامبر صلى الله علیه و آله عمل کنیم و به حق او قیام کرده و احکام او را چون درفشى بر پا نگهداریم . (۱۱۸۵)

۱۱۹۲٫ على علیه السلام قرآن شناس
ذلک القرآن فاستنطقوه ، و لن ینطق ، و لکن اءخبر کم عنه .
آن است قرآن ، و او را به سخن گفتن وادار کنید و هرگز (با شما) سخن نخواهد گفت ، ولى من براى شما از قرآن خبر مى دهم . (۱۱۸۶)

۱۱۹۳٫ حق تلاوت
اءوه على اءخوانى الذین تلوا القران فاءحکموه ، و تدبروا الفرض فاءقاموه ، اءحیوا السنه و اءماتوا البدعه . دعوا للجهاد فاءجابوا، و وثقوا بالقائد فاتبعوه .
آه ! افسوس بر آن برادرانم که قرآن را تلاوت کردند و در عمل به آن استقامت ورزیدند و در تکالیف اندیشیدند و آن ها را انجام دادند، سنت را احیا کردند و بدعت را نابود ساختند. دعوت به جهاد شدند، آن را اجابت کردند و به فرماندهشان اطمینان پیدا کردند و از او پیروى نمودند. (۱۱۸۷)

۱۱۹۴٫ پرهیز از تفسیر به راءى
من کتاب له اءلى معاویه -: فعدوت على الدنیا بتاءویل القرآن .
امام علیه السلام در نامه خود به معاویه چنین نوشت : تو با تغییر و تفسیر قرآن (مطابق میل خود) در جستجوى دنیا هستى . (۱۱۸۸)

۱۱۹۵٫ نیاز به مفسر
هذا القرآن اءنما هو خط مستور بین الدفتین ، لا ینطق بلسان ، و لا بد له من ترجمان .
این قرآن خطى است نوشته شده میان دو جمله که به زبان سخن نمى گوید و ترجمان و مفسرى مى خواهد. (۱۱۸۹)

۱۱۹۶٫ ترتیل
اءما الیل فصافون اءقدامهم تالین لاجزاء القرآن یرتلونها ترتیلا. یحزنون به اءنفسهم و یستثیرون به دواء دائهم .
متقین کسانى اند که شب هنگام راست بر پا مى ایستند و اجزاى قرآن را به بهترین وجه تلاوت مى نمایند. نفوس خود را با آیات قرآنى اندوهگین مى سازند و دواى درد خود را با آن کتاب الهى تحصیل مى نمایند. (۱۱۹۰)

۱۱۹۷٫ قرآن سیر آبى تشنگان
جعله الله ریا لعطش العلماء و ربیعا لقلوب الفقهاء، و محاج لطرق الصلحاء، و دواء لیس بعده داء، و نور الیس معه ظلمه .
خداوند متعال قرآن را سیراب کننده تشنگى دانشمندان قرار داده است و بهارى بر دل هاى فقهاء و راه هایى واضح براى طرق صالحان ، و دوایى که با داشتن آن دردى نمى ماند و نورى که با وجود آن ظلمتى به حیات انسان ها راه ندارد. (۱۱۹۱)

۱۱۹۸٫ ثروتى که بى آن توانگرى نباشد!
اعلموا! اءنه لیس على اءحد بعد القرآن من فاقه . و لا لاحد قبل القرآن من غنى ، فاستشفوه من اءدوائکم ، و استعینوا به على لاوائکم .
بدانید! براى هیچ کس پس از فراگیرى قرآن و عمل به آن نیازى نباشد و براى هیچ احدى بدون قران ، بى نیازى امکان ندارد، براى دردهاى خود از قرآن شفا بطبید و در مشقت ها از آن یارى بخواهید. (۱۱۹۲)

۱۱۹۹٫ زینت دل
طوبى للزاهدین فى الدنیا، الراغبین فى الاخره اءولئک قوم اتخذوا الارض بساطا، و ترابها فراشا، و ماءها طیبا، و القران شعارا، و الدعاء دثارا ثم قرضوا الدنیا على منهاج المسیح .
خوشا به حال زاهدین در دنیا و متوجهین و راغبین به آخرت ، آن ها گروهى هستند که زمین را بساط و خاک را فرش و آب را شربت گوارا و قران را جامه زیرین (روش خویش و زینت دل ) و دعا را جامه رو (مانع حوادث ) قرار داده اند. پس به طریقه و روش حضرت مسیح علیه السلام دنیا را از خود جدا کردند. (۱۱۹۳)

۱۲۰۰٫ دژ استوار الهى
کتاب الله بین اظهرکم ، ناطق لا یعیا لسانه ، و بیت لا تهدم اءرکانه ، و عز لا تهزم اءعوانه .
کتاب خدا در میان شما سخنگویى است که هرگز زبانش (از گفتن حق ) خسته نمى شود و خانه اى است که هیچ گاه پایه هاى آن درهم نمى ریزد و نیرومندى است که یارانش شکست نمى خورند (۱۱۹۴)

۱۲۰۱٫ تمسک جویید به کتاب الهى !
علیکم بکتاب الله (فانه الحبل المتین )، و النور المبین ، و الشفاء النافع … من قال به صدق ، و من عمل به سبق .
تمسک جویید به کتاب خداوندى ؛ زرا این کتاب ، طنابى است محکم و نورى است آشکار، و شفایى است سودمند. هر کس به این کتاب الهى قایل شد، راست گفت و راست گرید و هر کس به آن عمل کرد بر دیگران سبقت جست . (۱۱۹۵)

۱۲۰۲٫ بى اهمیتى به قرآن
اءنه سیاءتى علیکم من بعدى زمان لیس فیه شى ء اءخفى من الحق ، و لا اءظهر من الباطل فالکتاب و اءهله فى ذلک الزمان فى الناس و لیسا فیهم ، و عهم و لیسا معهم ! لان الضلاله لا توافق الهدى ، و ان اجتمعا فاجتمع القوم على الفرقه ، و افترقوا على الجماعه کانهم اءئمه الکتاب و لیس الکتاب اءمامهم ، فه یبق عندهم منه الا اسمه ، و لا یعرفون الا خطه و زبره .

قطعى است که پس از من روزگارى بر شما روى خواهد آورد که چیزى پوشیده تر از حق و آشکارتر از باطل وجود ندارد. در آن موقع کتاب خدا و مدافعان و معتقدان و عمل کنندگان به آن مطرود و مهجور از جامعه گشته ، در ان روزگار کتاب خداوند و معتقدان و عمل کنندگان به آن ، در میان مردم خواهند بود، ولى از ان ان نخواهند بود و با آنان دیده خواهند شد؛ ولى با آنان نیستند، زیراگمراهى با هدایت ، توافق و هماهنگى ندارند! اگر چه درکنار یکدیگر دیده شوند. در ان هنگام مردم به پراکندگى و جدایى از یکدیگر، متفق مى شوند و براى به دست آوردن اتفاق و اجتماع از یکدیگر جدا و پراکنده اند. گویى آنان هستند که پیشوایان قرآن اند نه این که قرآن پیشواى آنان باشد. نمانده است از قرآن در میان آنان مگر نامى از قرآن و نمى شناسند از آن کتاب الهى ، مگر خط و حروف نوشته شده آن را. (۱۱۹۶)

۱۲۰۳٫ حق تلاوت
اءشکو من معشر یعیشون جهالا و یموتون ضلالا، لیس فیهم سلعه ابور من اکتاب اذا تلى حق تلاوته ، و لا سلعه اءنفق بیعا و لا اءغلى ثمنا من الکتاب اذا حرف عن مواضعه ! .
از ملتى که در میان نادانان قرار گرفته اند به ناله افتاه ام ، اینان گمراه جان مى دهند، قرآنى که خوب تلاوت شود در نظرشان بى ارزش ترین چیز است و چیزى در نظرشان با ارزش تر از قرآن ، آن موقعى که تحریفش کنند، نیست .(۱۱۹۷)

۱۲۰۴٫ تازگى قرآن
و لا تخلقه کثره الرد، و ولوج السمع .
از حق و حقیقت نمى لغزند تا به سوى حق برگردانده شو. فراوانى ورود قران به گوش ، آن را کهنه نمى گرداند. (۱۱۹۸)

۱۲۰۵٫ مجمل هاى قرآن
… مفسرا مجمله ، و مبینا غوامضه ، بین ماخوذ میثاق علمه ، و موسع على العبد فى جهله .
مجمل هاى قرآن تفسیر شده و مشکلاتش آشکار است و مطالب آن مشتمل است بر چیزهایى که دانستن و یادگرفتن آن ها واجب است و نیز چیزهایى که بندگان موظف به دانستن آن ها نیستند. (۱۱۹۹)

۱۲۰۶٫ راه حق
فاءین تذهبون ! و اءنى تؤ فکون ! و الا علام قائمه ! و الایات واضحه ؛ و المنار منصوبه ، فاءین یتاه بکم ! و کیف تعمهون ! و بینکم عتره نبیکم ! و هم اءزمه الحق ، و اءعلام الدین و اءلسنه الصدق ، فاءنزلوهم باءحسن منازل القرآن ، و ورود الهیم العطاش .
کجا مى روید و چگونه از راه حق منحرف مى شوید؟در حالى که درفش ها برپا و نشانه ها آشکار و چراغ هدایت در پیش است ، پس چگونه حیران مانده و راه را گم کرده اید، در حالى که عترت پیامبر، در میان شمایند. پس ‍ بدانید که آنان راهنماى شما به سوى حق و پیشوایان دین و راستگویان هستند. پس آن ها را در بهترنى جایى که قرآن را جاى مى دهید جاى دهید و همچون شتران تشنه که به سوى آب مى شتابند، به سوى آن ها بشتابید. (۱۲۰۰)

۱۲۰۷٫ شناخت راه حق
اعلموا! اءنکم لن تعرفوا الرشد حتى تعرفوا الذى ترکه ، و لن تاءخذوا بمیثاق الکتاب حتى تعرفوا الذى نقضه ، و لمن تمسکوا به ، حتى تعرفوا الذى نبذه .
بدانید! شما هرگز راه راست را نخواهید شناخت ، مگر این که کسى را که آن را رها کرده است بشناسید و هرگز به پیمان قرآن وفا نخواهید کرد، مگر آن گاه که کسى که این پیمان را شکسته است بشناسید و هرگز به قرآن چنگ نخواهید زد، مگر این که کسى را که آن را کنار زده است بشناسید. (۱۲۰۱)

۱۲۰۸٫ حدود الهى در قرآن
بین مثبت فى الکتاب فرضه ، و معلوم فى السنه نسخه ، و واجب فى السنه اخذه ،و مرخصى فى الکتاب ترکه ، و بین واجب بوقته ، و زائل فى مستقبله ، و مباین بین محارمه ، من کبیر اءوعد علیه نیرانه ، اءو صغیر اءرصد له غفرانه ، و بین مقبلو فى اءدناه ، موسع فى اءقصاه .
قسمتى از احکام در این کتاب (براى مدتى معین ) واجب شده و ناسخ آن در سنت پیامبر آمده و بعضى در سنت واجب شده ، در حالى که قبلا در کتاب خدا (براى مدتى محدود) ترک آن مجاز بوده ، و بعضى در اوقات معینى واجب است و بعضى واجب بودنش در آینده از بین رفته است .
در این کتاب بین محرمات نیز تفاوت است ، بدین گونه که براى گناهان کبیره ، وعده عذاب داده و براى گناهان صغیره ، راه آمرزش را باز کرده است و در مورد کارهاى نیک کم آنها را پذیرفته و بسیار آن ها را شایسته و پسندیده مى داند که تحمیلى در مورد آن ها نیست . (۱۲۰۲)

۱۲۰۹٫ شروع فتنه
اءنما بدء وقوع الفتن اءهواء تتبع ، و اءحکام تبتدع ، یخالف فیها کتاب الله ، و یتولى علیها رجال رجالا، على غیر دین الله .
همانا سر آغاز فتنه ها، پیروى از هواى نفس و حکم خلاف شرع است که کتاب خدا با آن ها مخالفت مى ورزد و گروهى نیز از کسانى که راهى جز راه دین خدا مى روند، (از آن فتنه ها و هواى نفس ) پیروى مى کنند. (۱۲۰۳)

۱۲۱۰٫ جامعیت قرآن
… کتاب ربکم فیکم . مبینا حلاله و حرامه ، و فرائضه و فضائله ، و ناسخه و منسوخه ، و رخصه و عزائمه ، و خاصه و عامه و عبره و اءمثاله ، و مرسله و محدوده ، و محکمه و متشابهه .
کتاب پروردگار شما در میان شماست ، حلال و حرام ان آشکر، واجبات و مستحبات ، ناسخ و منسوخ ، مباح و ممنوع ، خاص و عام ، پندها و مثل ها، مطلق و محدودها و محکمات و متشابهات آن ، همه معلوم است . (۱۲۰۴)

۱۲۱۱٫ تطبیق امور با قرآن
کونوا من حرثته و اءتباعه ، و استدلوه على ربکم ، و استنصحوه على اءنفسکم ، و اتهموا علیه آراء کم ، و استغشوا فیه اءهواء کم .
شما از کشت کنندگان و پیروان آن بوده و آن را راهنماى خویش به سوى پروردگارتان قرار دهید و از آن پند گیرید و افکارى که برخلاف قرآن دارید متهم سازید و خواهش هایى را که مخالف آن است خائن بدانید. (۱۲۰۵)

۱۲۱۲٫ موجبات عصمت
علیکم بکتاب الله ، (فانه الحبل المتین )… و العصمه للمتمسک .
بر شما باد به کتاب خدا؛ زیرا که آن ریسمان محکم است … و مایه حفظ کسى که بدان چنگ زند. (۱۲۰۶)

۱۲۱۳٫ نور معنوى
جاء هم بتصدیق الذى بین یدیه ، و النور المقتدى به . ذلک القرآن .
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به سوى مردم آمد با تصدیق و اعتراف آن چه در دست داشت و با نورى معنوى که باید از آن پیروى کنند و آن قرآن است . (۱۲۰۷)

۱۲۱۴٫ احیاى قرآن
اءنما حکم الحکمان لیحییا ما اءحیا القرآن ، و یمیتا ما اءمات القرآن ، و اءحیاوه الاجتماع علیه ، و اءماتته الا فتران عنه .
اگر به آن دو نفر (ابوموسى الشعرى و عمروبن عاص ) حکمیت داده شد، به خاطر این بود که آن چه را قرآن زنده دانسته ، زنده سازند و آن چه را محکوم به مرگ نموده ، از بین ببرند و احیاى قرآن این است که با هم متحد شوند و به آن عمل کنند و از بین بردن قرآن این است که از آن جدا و پراکنده شوند. (۱۲۰۸)

۱۲۱۵٫ حال قرآن نزد یاوران مهدى علیه السلام
اءلا و اءن من ادرکها منا یسرى فیها بسراج منیر، و یحذو فیها على مثال الصالحین ، لیحل فیها ربقا، و یعتق فیها رقا، و یصدع شعبا، و یشعب صدعا، فى ستره عن الناس لا یبصر القائف اءثره و لو تابع نظر۰٫ ثم لیشحذن فیها قوم شحذ القین النصل تجلى بالتنزیل اءبصارهم ، و یرمى بالتفسیر فى مسامعهم ، و یغبقون کاءس الحکمه بعد الصبوح ! .
بدانید آن کس از ما (حضرت مهدى علیه السلام ) که فتنه ها را دریابد، در تاریکى ان ها با چراغ روشنى سیر مى کند. و به روش نیاکان رفتار مى نماید تا گره فتنه ها را بگشاید و اسیران را آزاد سازد و جمعیت گمراهان را پراکنده ، نیکان را گرد آورد. او پنهان از مردم است و هیچ جوینده اى هر چند در پى او باشد و چشمش به دنبال او بگردد او را نمى یابد. پس گروهى در آن فتنه ها صیقل مى خورند و براى از بین بردن آن ها آماده مى شوند، همان گونه که آهنگران شمشیر را صیقل مى دهند و چشمان آن ها از نور قرآن روشنى مى گیرد و معانى آیات آن در گوش هایشان فرو مى ریزد و شامگاهان و صبحگاهان از جام حکمت و معارف الهى سیراب مى گردند. (۱۲۰۹)

۱۲۱۶٫ نظر اولیاء الله به قرآن
اءن اولیاء الله هم الذین نظروا الى باطن الدنیا اذا نظر الناس الى ظاهرها، و اشتغلوا باجلها اذا شتغل الناس بعاجلها، فاءموتوا منها ما خشوا اءن یمیتهم ، و ترکوا منها ما علموا اءنه سیترکهم ، و راءوا استکثار غیر هم منها استقلالا، و در کهم لها فوتا، اءعداء ما سالم الناس ، و سلم ما عادى الناس ! .
همانا دوستان خدا کسانى هستند که به باطن دنیا مى نگرند، هنگامى که مردم به ظاهر آن نگاه مى کنند، و به پایان آن مى پردازند (گرفتارى کیفر الهى ) در حالى که مردم به امروز آن سرگرم اند (و دنیا را مى جویند) پس آن چه را که انجام آن آنان را مى میراند (و گرفتار کیفر الهى ) از میان مى برند، آن چه را دیگران بسیار مى بینند اینان اندک مى شمارند، و رسیدن به آن را از دست داده به شمار مى آورند و با آن چه دنیا پرستان آشتى کرده اند، اینان دشمن اند و آن چه را که به دنیا شیفتگان دشمن دارند دوست مى دارند. (۱۲۱۰)

۱۲۱۷٫ همه چیز در این کتاب
اءم انزل الله سبحانه دینا تاما فقصر الرسول صلى الله علیه و آله عن تبلیغه و اءدائه ، و الله سبحانه یقول : ما فرطنا فى الکتاب من شى ء و فیه تبیان لک شى ء .
خداى سبحان دینى کامل فرستاده است و پیامبر صلى الله علیه و آله در تبلیغ و اداى آن کوتاهى نکرده است ، در حالى که خداى سبحان مى فرماید: ما از بیان هیچ چیز در این کتاب کوتاهى نکرده ایم و همه چیز در این کتاب بیان شده است . (۱۲۱۱)

۱۲۱۸٫ خدا را خدا را در قرآن
الله الله ! اءیها الناس ! فیها استحفظکم من کتابه ، و استود عکم من حقوقه ، فان الله سبحانه لم یخلقکم عبثا .
خدا را، خدا را، اى مردم ! به خدا توجه کنید! در ان چه رعایت آن را در کتاب خودش از شما خواسته است و در حقوقى که شما را امانتدار آن کرده است ؛ زیرا خدواند سبحان شما را بیهوده نیافریده است . (۱۲۱۲)

۱۲۱۹٫ عمل به قرآن
اءن الله تعالى اءنزل کتابا هادیا بین فیه الخیر و الشر. فخذوا نهج الخیر تهتدوا، و اصدفوا عن سمت الشر تقصدوا .
همانا خداوند سبحان کتابى را فرو فرستاد که هدایت کننده است و نیکى و بدى را در ان بیان فرموده است . پس راه خیر و نیکى را در پش گیرید تا هدایت شودید و از راه شر و بدى دورى کنید تا به سر منزل حق برسید. (۱۲۱۳)



۱۱۵۰- خطبه ۱۵۸٫
۱۱۵۱- خطبه ۱۵۸٫
۱۱۵۲- خطبه ۱۹۸٫
۱۱۵۳- خطبه ۱۴۷٫
۱۱۵۴- خطبه ۸۶٫
۱۱۵۵- خطبه ۱۸٫
۱۱۵۶- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۵۷- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۵۸- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۵۹- خطبه ۱۵۶٫
۱۱۶۰- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۶۱- نامه ۶۹٫
۱۱۶۲- نامه ۴۷٫
۱۱۶۳- حکمت ۳۱۳٫
۱۱۶۴- خطبه ۱۷۵٫
۱۱۶۵- خطبه ۱۱۰٫
۱۱۶۶- نامه ۷۷٫
۱۱۶۷- خطبه ۱۸۳٫
۱۱۶۸- خطبه ۱۸۰٫
۱۱۶۹- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۷۰- خطبه ۱۷۵٫
۱۱۷۱- خطبه ۱۷۵٫
۱۱۷۲- خبه ۱۷۵٫
۱۱۷۳- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۷۴- خطبه ۱۲۲٫
۱۱۷۵- خطبه ۱۲۲٫
۱۱۷۶- حکمت ۲۲۸٫
۱۱۷۷- خطبه ۱۸٫
۱۱۷۸- خطبه ۱۹۸٫
۱۱۷۹- خطبه ۱۴۷٫
۱۱۸۰- خطبه ۱۶۷٫
۱۱۸۱- خطبه ۱۳۳٫
۱۱۸۲- خطبه ۱۲۱٫
۱۱۸۳- خطبه ۱۹۲٫
۱۱۸۴- خطبه ۱۸٫
۱۱۸۵- خطبه ۱۶۹٫
۱۱۸۶- خطبه ۱۵۸٫
۱۱۸۷- خطبه ۱۸۲٫
۱۱۸۸- نامه ۵۵٫
۱۱۸۹- خطبه ۱۲۵٫
۱۱۹۰- خطبه ۱۹۳٫
۱۱۹۱- خطبه ۱۹۸٫
۱۱۹۲- خطبه ۱۷۶٫
۱۱۹۳- حکمت ۱۰۴٫
۱۱۹۴- خطبه ۱۳۳٫
۱۱۹۵- خطبه ۱۵۶٫
۱۱۹۶- خطبه ۱۴۷ .
۱۱۹۷- خطبه ۱۷٫
۱۱۹۸- خطبه ۱۵۶٫
۱۱۹۹- خطبه ۱٫
۱۲۰۰- خطبه ۸۷٫

۱۲۰۱- خطبه ۱۴۷٫
۱۲۰۲- خطبه ۱٫
۱۲۰۳- خطبه ۵۰٫
۱۲۰۴- خطبه ۱٫
۱۲۰۵- خطبه ۱۵۵٫
۱۲۰۶- خطبه ۱۵۶٫
۱۲۰۷- خطبه ۱۵۸٫
۱۲۰۸- خطبه ۱۲۷٫
۱۲۰۹- خطبه ۶۴٫
۱۲۱۰- خطبه ۶۴٫
۱۲۱۱- خطبه ۱۸٫
۱۲۱۲- خطبه ۸۶٫
۱۲۱۳- خطبه ۱۶۷٫

نهج البلاغه موضوعی//عباس عزیزی

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=