فضیلت مشورت
۱۶۲۵٫ مشورت در امور
لا مظاهره اءوثق من المشاوره .
هیچ پشتیبانى مطمئن تر از مشورت نیست . (۱۶۱۸)
۱۶۲۶٫ پند پیر از راءى جوان به
راءى الشیخ اءحب الى من جلد الغلام ، و روى من مشهد الغلام .
راءى پیران را از دلاورى جوانان (و به روایتى از اجتماع جوانان ) بیشتر دوست دارم . (۱۶۱۹)
۱۶۲۷٫ رابطه راءى و بخت
صواب الراءى بالدول : یقبل باقبالها، و یذهب بذهابها .
درستى به راءى بسته به دولت بخت است : اگر دولت رو کند درستى راءى نیز رو مى کند و اگر آن پشت کند این نیز مى رود. (۱۶۲۰)
۱۶۲۸٫ دور باد راءى کج اندیش !
عزب راءى امرى تخلف عنى ، ما شککت فى الحق مذ اءریته .
دور باد راءى کسى که با من مخالفت کند، من از زمانى که حق به من نمایانده شد در آن تردید نکرده ام . (۱۶۲۱)
۱۶۲۹٫ شریک عقل بزرگان
من استبد براءیه هلک ، و من شاور الرجال شارکها فى عقولها .
هر که استبداد ورزد نابود شود و هر که با بزرگان مشورت کند، در عقلشان شریک گردد. (۱۶۲۲)
۱۶۳۰٫ شنیدن آراى گوناگون
لعبدالله بن العباس و قد اءشار علیه فى شى ء لم یوافق راءیه : لک اءن تشیر على و اءرى ، فان عصیتک فاءطعنى .
به عبدالله بن عباس که آن حضرت را به چیزى راهنمایى کرد که با نظر ایشان سازگارى نداشت ، فرمود: تو حق دارى نظرت را به من بگویى و من هم نظر خاص خود را دارم . بنابراین اگر بر خلاف تو عمل کردم از من پیروى کن ! (۱۶۲۳)
۱۶۳۱٫ سودمندنبودن راءى
لا تستعموا الراءى فیما لا یدرک قعره البصر، و لا تتغلغل الیه الفکر .
در مسائل و موضوعاتى که بینش به ژرفایشان راه نمى برد و اندیشه به آن ها دسترسى ندارد، راءى خود را به کار نگیرید. (۱۶۲۴)
۱۶۳۲٫ بخیل را در مشورت داخل مگردان !
من کتابه للاشتر لما ولاه مصر : لا تدخلن فى مشورتک بخیلا یعدل بک عن الفضل و یعدک الفقر، و لا جبانا یضعفک عن الامور، و لا حریصا یزین لک الشره بالجور .
در فرمان حکومت مصر به مالک اشتر مى نویسد: در مشورت خود بخیل را داخل مگردان ؛ زیرا او تو را از نیکى و بخشش کردن بازمى دارد و از تنگدستى مى ترساند؛ و نه ترسو را، چه او تو را در اقدام به کارها سست مى کند و نه آزمند را، چون آزمند ستمگرى را در نظرت زیبا جلوه مى دهد.(۱۶۲۵)
۱۶۳۳٫ راه صحیح اندیشى
من استقبل وجوه الاراء، عرف مواقع الخطا .
هر که آراء مختلف را بررسى کند، جاهاى خطا را بشناسد. (۱۶۲۶)
۱۶۳۴٫ بزرگ ترین پشتیبان
لا ظهیر کالمشاوره .
هیچ پشتیبانى ، چون مشاوره نیست . (۱۶۲۷)
۱۶۳۵٫ مشورت و مقصود
الاستشاره عین الهدایه ، و قد خاطر من استغنى براءیه .
مشورت عین به مقصود راه یافتن است و هر که خودسرانه کار کند دچار خطر شود. (۱۶۲۸)
۱۶۱۸- حکمت ۱۱۳٫
۱۶۱۹- حکمت ۸۶٫
۱۶۲۰- حکمت ۳۳۹٫
۱۶۲۱- خطبه ۴٫
۱۶۲۲- حکمت ۱۶۱٫
۱۶۲۳- حکمت ۳۲۱٫
۱۶۲۴- خطبه ۸۷٫
۱۶۲۵- نامه ۵۳٫
۱۶۲۶- حکمت ۱۷۳٫
۱۶۲۷- حکمت ۵۴٫
۱۶۲۸- حکمت ۲۱۱٫
نهج البلاغه موضوعی //عباس عزیزی