۶. عصمت
۴۰۶٫ حفظ در پناه خدا
اءنما الناس مع الملوک و الدنیا، الا من عصم الله
مردم در حقیقت با شهریاران و دنیایند مگر آن کسى که خدا او را حفظ کند. (۴۰۱)
۴۰۷٫ نوعى از عصمت
من العصمه تعذر المعاصى
ناتوانى بر گناه خود نوعى عصمت است . (۴۰۲)
۴۰۸٫ شایسته اهل عصمت
ینبغى لاهل العصه و المصنوع الیهم فى السلامه اءن یرحموا اءهل الذنوب و المعصیه
شایسته است که اهل عصمت و پاکى و کسانى که نعمت رستن از گناهان به آنان داده شده است ، براى گناهکاران و نافرمانان دلسوزى کنند. (۴۰۳)
۴۰۹٫ لغزش مردم
الناس منقوصون مدخولون اءلا من عصم الله ، شائلهم متعنت و مجیبهم متکلف ، یکاد اءفضلهم راءیا یرده عن فصل راءیه الرضا و السخط، و یکاد اءصلبهم عودا تنکوه اللحظه ، و تستحیله الکمه الواحده !
خرد مردم دستخوش خلل و کاستى است جز آن کسى که خداوند مصونش بدارد، پرسش کننده آنان لجوج و مجادله گر است و پاسخ دهنده شان فضل فروش است ؛ آن که در میان آنان اندیشه اش برتر و خوش فکر تر است ، بسا که به علت خشم و خشنودى از نظر درست خود باز مى گردد و خلاف حقیقت را اظهار مى کند و پابرجاترینشان با نگاهى از جا در مى رود و یک کلمه تهدید یا تطمیع او را عوض مى کند. (۴۰۴)
۴۱۰٫ موجبات عصمت
اءن فى سلطان الله عصمه لامرکم . فاعطوه طاعتکم غیر ملومه و لا مستکره بها
در حاکمیت خدا و رهبرى حق نگاهدارى کهر شما وجود دارد. پس از آن فرمان برید، در حالى که سرزنش شده و مجبور نباشید. (۴۰۵)
۴۰۱- خطبه ۲۱۰٫
۴۰۲- حکمت ۳۴۵٫
۴۰۳- خطبه ۱۴۰٫
۴۰۴- حکمت ۳۴۳٫
۴۰۵- خطبه ۱۶۹٫
نهج البلاغه موضوعی//عباس عزیزی