۳٫ عافیت
۷۹۰٫ طلب خیر و خوبى از خدا
فى وصیته لا بنه علیه السلام -: و اءکثر الاستخاره
در وصیت خود به فرزندش مى فرماید: از خدا بسیار طلب خیر کن . (۷۸۴)
۷۹۱٫ سازش با بیمارى
امش بدائک ما مشى بک .
تا زمانى که بیمارى با تو مى سازد تو نیز با آن بساز. (۷۸۵)
۷۹۲٫ درشتى و نرمى به هم در به است
اذا کان الرفق خرقا کان الخرق رفقا. ربما کان الدواء داء، و الداء دواء .
هرگاه به جاى نرمى ، خشونت لازم باشد، خشونت (عین ) نرمى است ، بسا دارو که (مایه ) درد و بیمارى باشد و بسا درد و بیمارى ، که خود دارو مى باشد. (۷۸۶)
۷۹۳٫ سخن على علیه السلام در پایان عهدنامه
فى ختام کتابه للاشتر لما ولاه مصر -: اءنا اءسال الله بسعه رحمته ، و عظیم قدرته على اعطاء کل رغبه .. اءن یختم لى و لک بالسعاده و الشهاده
امام على علیه السلام ، در پایان عهدنامه خود، به مالک اشتر مى فرماید: من از خداوند، به رحمت گسترده و قدرت عظیمش بر برآوردن هر خواهش و مطلوبى ، مساءلت دارم که … عاقبت من و تو را به سعادت و شهادت ختم فرماید. (۷۸۷)
۷۹۴٫ امان از تیرهاى روزگار
اءن الدهر موتر قوسه ، لا تخطى سهامه ، و لا توسى جراحه . یرمى الحى بالموت ، و الصحیح بالسقهم ، و الناجى بالعطب
روزگار زه کمان خود را بسته است ، تیرهایش خطا نرود و زخم هایش درمان نشود، زنده را هدف تیر مرگ قرار مى دهد و تندرست را آماج تیر بیمارى و نجات یافته را هدف تیر هلاکت . (۷۸۸)
۷۹۵٫ طلب عافیت
نحمده على ما کان ، و نستعینه من اءمرنا على ما یکون ، و نساله المعافاه فى الادیان ، کما نساله المعافاه فى الابدان
خدا را براى آن چه عطا فرموده ستایش مى کنیم و در کارهاى خود از او یارى مى جوییم و عافیت و سلامت در دین و عقیده را زا او مى طلبیم ، همچنان که سلامت بدن ها را از او خواستاریم . (۷۸۹)
۷۹۶٫ نعمت وبلاى حقیقى
ما خیر بخیر بعده النار، و ما شر بشر بعده الجنه ، و کل نعیم دون الجنه فهو محقور، و کل بلاء دون النار عافیه
خیرى که در پى آن آتش بود خیر نتوان شمرد و شرى که در پس آن بهشت باشد شر نیست . هر نعمتى جز بهشت ناچیز است و هر بلایى جز آتش عافیت . (۷۹۰)
۷۹۷٫ دو نعمت زایل
لا ینبغى للعبد اءن یثق بخصلتین : العافیه ، و الغنى ، بینا تراه معافى ، اذ سقم ، و بینا تراه غنیا، اذ افتقر
بنده را نسزد که به دو چیز اعتماد کند: عافیت و توانگرى ، زیرا در حالى که او را سالم مى بینى ناگهان بیمار مى شود و در حالى که توانگرش مى بینى ناگهان به فقر دچار مى گردد. (۷۹۱)
۷۹۸٫ فرجام کار
اءن اءتاکم الله بعافیه فاقبلوا، و اءن ابتلیتم فاصبروا، فان العاقبه للمتقین .
اگر خداوند به شما عافیتى داد، بپذیرید و اگر مبتلا شدید، شکیبایى ورزید، زیرا فرجام از آن پرهیزگاران است . (۷۹۲)
۷۹۹٫ محاسن بیمارى
لبعض اءصحابه فى عله اعتلها -: جعل الله ماکان من شکواک حطا لسیئاتک ، فان المرض لا اءجر فیه ، و لکنه یحط السیئات ، و یحتها حت الاوراق . و انما الاجر فى القول باللسان ، و العمل بالایدى و الاقدام ، و اءن الله سبحانه یدخل بصدق النیه و السریره الصالحه من یشاء من عباده الجنه .
امیرالمومنین امام على علیه السلام به یکى از اصحاب خود که به مرضى مبتلا شده بود، چنین فرمود:
خداوند آن چه را که از این بیمارى عارض تو گردانیده موجبى براى فرور ریختن گناهانت قرار داده است که همانا بیمارى براى انسان اجر و مزدى در بر ندارد، لیکن گناهان را پایین مى آورد و آن ها را به مانند فرو ریختن برگ از درختان فرو مى ریزد.
جز این نیست که مزد در برابر گفتار با زبان و عمل با دست ها و گام ها است .
همانا خداى سبحان هر یک از بندگانش را که اراده کند به واسطه درستى نیت و اندیشه صالح و پسندیده اى که دارا بوده به بهشت داخل مى کند. (۷۹۳)
۷۸۴- نامه ۳۱٫
۷۸۵- حکمت ۲۷٫
۷۸۶- خطبه ۱۱۴٫
۷۸۷- نامه ۵۳٫
۷۸۸- خطبه ۱۱۴٫
۷۸۹- خطبه ۹۹
۷۹۰- حکمت ۴۲۶٫
۷۹۱- حکمت ۴۲۶٫
۷۹۲- خطبه ۹۸٫
۷۹۳- حکمت ۴۲٫
نهج البلاغه موضوعی //عباس عزیزی