آداب معاشرت
۱۶۳۶٫ آداب معاشرت با خانواده
لا تجعلن اءکثر شغلک باءهلک و ولدک ؛ فان یکن اءهلک و ولدک اءولیاءالله ، فان الله لا یصیع اولیاءه ، و ان یکونوا اءعداءالله ، فما همک و شغلک باءعداءالله ؟!
بیشترین وقت خود را صرف زن و فرزندت مکن ؛ زیرا اگر زن و فرزند تو دوستان خدا باشند، خداوند دوستان خود را وانمى گذارد و اگر دشمنان خدا باشند، چرا باید هم و غمت متوجه دشمنان خدا باشد. (۱۶۲۹)
۱۶۳۷٫ برتر از خویشاندى
الکرم اءعطف من الرحم .
کرامت و جوانمردى (در جلب عاطفه ها) از خویشاوندى برتر است . (۱۶۳۰)
۱۶۳۸٫ بهترین همنشینان
من کتاب له للاشتر لما ولاه مصر : ثم الصدق بذوى المروءات و الاحساب ، و اءهل البیوتات الصالحه ، و السوابق الحسنه ؛ ثم اءهل النجده والشجاعه ، و السخاء و السماحه ، فانهم جماع من الکرم .
در فرمان استاندارى مصر به مالک اشتر مى نویسد: دیگر آن که با ارباب مروت و آنان که از خانواده هاى شریف و شایسته هستند و پیشینه هاى نیکو دارند و سپس با کسانى که دلاور و شجاع و بخشنده و گشاده دست اند، همنشین باش که آنان همه بزرگوارى را در خود جمع کرده اند. (۱۶۳۱)
۱۶۳۹٫ آداب معاشرت با مردم
زهدک فى راغب فیک ، نقصان حظ. و رغبتک فى زاهد فیک ، ذل نفس .
بى اعتنایى تو به کسى که به تو راغب است کم سعادتى است و تمایل تو به کسى که به تو راغب است ، خوارى نفس است . (۱۶۳۲)
۱۶۴۰٫ جایگاه نرمى
من کتاب له الى بعض عماله : اخلط الشده بضغث من اللین ، و ارفق ما کان الرفق اءرفق .
سختى و شدت را با نرمى و ملایمت بیامیز، در جایى که نرمى مناسب تر و به مصلحت نزدیک تر است نرمى کن .(۱۶۳۳)
۱۶۴۱٫ اینگونه معاشرت نما
خالطوا الناس مخالصه ان متم معها بکوا علیکم ، و ان عشتم حنوا الیکم .
با مردم چنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر شما بگریند و اگر زنده باشید (غایب شوید) مشتاق دیدن شما باشند.(۱۶۳۴)
۱۶۴۲٫ کفایت ادب
کفاک اءدبا لنفسک اجتناب ما تکرهه من غیرک .
براى ادب خود همین بس که از آن چه که بر دیگرى نمى پسندى ، دورى کنى . (۱۶۳۵)
۱۶۴۳٫ زیورهاى تازه
الاداب حلل مجدده .
آداب ، زیورهاى همیشه تازه اند. (۱۶۳۶)
۱۶۴۴٫ موجب فضیلت و برترى
اذا حییت بتحیه فحى باءحسن منها، و اذا اءسدیت الیک ید فکافئها بما یربى علیها، والفضل مع ذلک للبادى .
هنگامى که درودى به تو گفته شد با درودى بهتر آن را پاداش بده و هنگامى که دستى به تو عطایى کند تو بیش از آن عطا مقابله بکن و با این حال برترى از آن کسى است که آغاز کرده است . (۱۶۳۷)
۱۶۴۵٫ میراث بزرگ
لا میراث کالادب .
هیچ میراثى همانند ادب نیست . (۱۶۳۸)
۱۶۴۶٫ پاداش نیکان
ازجر المسى ء بثواب المحسن .
بدکارى را پاداش نیکان ده تا او را از بدى باز دارى . (۱۶۳۹)
۱۶۴۷٫ دورى از سخن چین
من اءطاع التوانى ضیع الحقوق ، و من اءطاع الواشى ضیع الصدیق .
هر آن کس که از سستى اطاعت کند، حقوق افراد را تباه سازد و کسى که از گفته سخن چین پیروى کند دوست صمیمى خویش را از دست بدهد. (۱۶۴۰)
۱۶۴۸٫ نهى از بلندکردن صدا
لاصحابه عند الحرب : اءمیتوا الاصوات ، فانه اءطرد للفشل .
به یاران خود در هنگام جنگ مى فرمود: آهسته سخن بگویید، زیرا ترس و اختلاف را بهتر ریشه کن مى سازد. (۱۶۴۱)
۱۶۲۹- حکمت ۳۵۲٫
۱۶۳۰- حکمت ۲۴۷٫
۱۶۳۱- نامه ۵۳٫
۱۶۳۲- حکمت ۴۵۱٫
۱۶۳۳- نامه ۴۶٫
۱۶۳۴- حکمت ۱۰٫
۱۶۳۵- حکمت ۴۱۲٫
۱۶۳۶- حکمت ۵٫
۱۶۳۷- حکمت ۶۲٫
۱۶۳۸- حکمت ۱۱۳٫
۱۶۳۹- حکمت ۱۷۷٫
۱۶۴۰- حکمت ۲۳۹٫
۱۶۴۱- نامه ۱۶٫