google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
70 خطبه ها شرح ابن میثمترجمه خطبه ها شرح ابن میثم

خطبه75 ترجمه شرح ابن میثم بحرانی (درخواست بخشش وآمرزش،دعا واستغفار)

 

(خطبه 78 صبحی صالح)

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي-  فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ بِالْمَغْفِرَةِ.

  اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا وَأَيْتُ مِنْ نَفْسِي وَ لَمْ تَجِدْ لَهُ وَفَاءً عِنْدِي.

  اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا تَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ بِلِسَانِي-  ثُمَّ خَالَفَهُ قَلْبِي.

 اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رَمَزَاتِ الْأَلْحَاظِ-  وَ سَقَطَاتِ الْأَلْفَاظِ وَ شَهَوَاتِ الْجَنَانِ وَ هَفَوَاتِ اللِّسَانِ .

 

لغات

وأى: وعده دادن.

رمزات: جمع رمزه: با گوشه چشم، ابرو، و يا لب به چيزى اشاره كردن.

سقط من الشي‏ء: شيئى پست و بى ارزش.

هفوة: لغزش.

 

ترجمه

از سخنان امام (ع) است كه از خداوند طلب مغفرت مى ‏كند و  چگونگى دعا كردن را به ما

مى‏ آموزد.

 

«خداوندا گناهانى را كه تو بر آنها از من واقفترى بيامرز و اگر من دوباره به سوى گناه باز گشتم تو به سوى آمرزش بر من باز گرد.

پروردگارا، آنچه من تعهّد انجام آن را داده بودم ولى تو وفاى به آن عهد را از من نديدى بيامرز.من به تو پيمان بندگى و اطاعت سپردم، وفاى به اين پيمان را از من نيافتى.

خداوندا بر من ببخشاى آنچه را به زبانم به تو نزديك شدم ولى با قلبم با آن مخالفت كردم، با زبانم اظهار توبه، پشيمانى و ندامت كردم. امّا دلم در اين گفتار همراه زبانم نبود.

خداوندا، بيامرز براى من هر اشارت كنايه آميز را كه به گوشه چشم كرده ‏ام
و هر سخن نابجا را كه از دهانم جسته است و نيز خواهشهاى دل و لغزشهاى زبانم را.

الهى اشارات‏ گوشه چشم كه ستمگرى را بر عليه مسلمانى تحريك و زيرچشمى به ناموس كسى نگريسته و بدين سبب مرتكب گناهى شده باشم، بيامرز خداوندا، گفتار ناهنجار، آرزوهاى نابجاى دل، و لغزشهاى زبانم را عفو فرموده از من در گذر.»

شرح

امام (ع) در تمام فرازهاى اين دعا از خداوند سبحان طلب مغفرت و آمرزش مى ‏  كند. مقصود از آمرزش بنده به وسيله خداوند، يا اين است كه حضرت حق در قيامت گناهانش را بپوشاند تا به هلاكت اخروى دچار نشود و يا گناهانش را براى مردم دنيا فاش نكند تا رسوا شود.

مغفرت به هر دو معنى، نتيجه‏ اش يك چيز است و آن توفيق دست يافتن به سعادت اخروى و دورى از پيروى شيطان بر انجام گناه است، پيش از صدور گناه يا قبل از آن كه معصيت برايش بصورت ملكه نفسانى شود. منظور از غفران خداوند امورى است به ترتيب زير:

 

1-  بخشش گناهانى كه خداوند بدانها آگاهتر است عبارت از انجام امورى است كه در نزد خداوند گناه شمرده مى‏ شود ولى انسان گناه بودن آنها را نمى‏ داند، و آنها را مرتكب مى‏ شود. چون انسان علم به گناه بودن آنها ندارد، مكررا آنها را انجام مى‏ دهد. اين است معناى كلام حضرت، كه اگر من به انجام گناه باز گشتم تو مغفرتت را بر من تكرار كن. تكرار مغفرت و آمرزش خداوند در پى تكرار چنين گناهى است.

2-  غفران و آمرزش وعده ‏هايى كه در پيش خود براى رضاى خدا انجام دادن آنها را تعهّد كرده امّا آنها را انجام نداده است، شك نيست كه خوددارى نفس از انجام دادن كار نيك و عدم وفاى به عهد از وسوسه‏ هاى شيطانى است.

كه واجب است انسان از خداوند مغفرت بخواهد تا گناهش را بپوشاند، جاذبه‏ اى در نفس براى انجام عمل پديد آورد، و از پيروى شيطان بازش دارد.

3-  آمرزش و غفران خواستن از اين كه نفس، كارهاى خير مورد رضاى خدا را با رياكارى و خودبينى و غرور در مى‏ آميزد و نيّت قربت را به قصد غير خدا تبديل مى ‏كند. ترديدى نيست كه اين شرك خفى بوده، مانع عروج به مقامات عالى مى‏ شود. پس به منظور جبران، آمرزش خداوندى، پيش از آن كه اين حالت رسوخ نفسانى پيدا كند، نياز شديدى احساس مى ‏شود.

4-  مغفرت خواستن از گناهانى كه با إشاره صورت مى‏ گيرد، و به ظاهر ما آنها را گناه نمى‏ دانيم مثلا انسان با گوشه چشم غضبناك به شخصى نگاه كند تا بر او عيب بگيرد يا مسخره ‏اش كند و يا بر او ستمى روا دارد. اين چنين نگاهى از حدود شرعى بيرون است و گناه به حساب مى ‏آيد. اين نگاه هاى تحقيرآميز از وساوس شيطانى نشأت گرفته و شايسته است كه انسان از خداوند بخواهد تا زمينه چنين گناهى را از ميان ببرد و نفس را از چنين خطرى در امان بدارد.

5-  آمرزش طلبى از گفتار زشت، پست و بى‏ ارزش. سخنان بى ‏ارزش گفتارى هستند كه از حدود شريعت بيرونند و انسان را از راه راست منحرف مى‏ كنند.

6-  مغفرت‏ خواهى از شهوات نفسانى. بعضى كلام امام (ع) را شهوات قلب قرائت كرده ‏اند كه منظور كششهاى نفسانى و خواسته ‏هاى بيجاست و بعضى ديگر سهوات قلب روايت كرده‏ اند كه در اين صورت منظور اشتباهاتى است كه انسان بر اثر انديشه نادرست بدان مبتلا مى ‏شود و با فرمان خدا مخالفت مى‏ كند. اين وسوسه‏ هاى ناصواب نفسانى اعضا و جوارح را به كارهاى خارج از محدوده دستورات الهى تحريك مى‏ كند.

انديشه‏ هاى نادرست ذهنى، اگر چه در عمل ظهور پيدا نكنند، اين حقيقت را نمى ‏توان انكار كرد كه تمركز آنها در ذهن، بندگان خدا را از پيمودن راه حق باز مى‏ دارد چنان كه افراد فرو رفته در خوشيهاى دنيوى تا بدان حد، مستغرق دنيا مى‏ شوند، كه گاهى يك نماز را، دوبار مى‏ خوانند، و تعداد ركعتها و سجده‏ هاى نماز را فراموش مى ‏كنند. آمرزش اين گونه افراد به اين است كه خداوند اسبابى را فراهم كند تا از اين حالت بيرون آيند.

7-  آمرزش‏ خواهى از گناهانى كه از لغزش زبان حاصل شده است ريشه چنين گناهى وسوسه ‏هاى شيطانى مى‏ باشد و آمرزش آن، توفيق يافتن بر مقاومت در برابر هواهاى نفسانى است.

پس از توضيح معناى مغفرت‏ خواهى، در كلام امام (ع) با توجّه به اين كه شيعه معصوم بودن امام را واجب مى‏ داند. آمرزش ‏طلبى آن بزرگوار از پيشگاه خداوند در موارد فوق به دو صورت توجيه مى‏ شود:

1-  مغفرت خواستن آن حضرت بر فرض وقوع است. يعنى اگر چنين گناهانى از امام صادر شود خداوند آنها را ببخشد. گويا امام (ع) چنين عرض مى‏ كند. خداوندا اگر چنين گناهانى را مرتكب شوم آنها را بيامرز. در جاى خود ثابت شده است كه اگر كلامى به صورت قضيه شرطيّه بيان شود، صادق بودن يك جزء به معناى صادق بودن تمام اجزا نيست: بنا بر اين لازمه سخن امام اين نيست كه گناهى از وى صادر شده است و نياز به آمرزش دارد، و با انتفاى شرط مشروط منتفى است. اين توجيه براى كلام امام (ع) توجيه دقيقى است.

2-  اين دعا را امام (ع) براى تربيت افراد امّت، و آموزش دادن چگونگى آمرزش‏ خواهى از گناهان آورده ‏اند. و يا به منظور تواضع و فروتنى در پيشگاه حق و اقرار به بندگى ذكر كرده‏ اند. چون انسان با صرف‏نظر از معصوم بودن زمينه تقصير و گناه را دارد. توجيه دوّم براى كلام امام (ع) هر چند توجيه خوبى است به پايه توجيه اوّل نمى ‏رسد. امّا كسانى كه امام (ع) را معصوم نمى‏ دانند، كلام حضرت را حمل بر معناى ظاهر آن كرده اشكال در آن نمى‏ بينند.

 

ترجمه ‏شرح‏ نهج ‏البلاغه (ابن ‏ميثم بحرانی)، ج 2    ، صفحه‏ ى 464-461

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=