(خطبه212صبحی صالح)
و من خطبة له ( عليه السلام ) كان يستنهض بها أصحابه إلى جهاد أهل الشام في زمانه
اللَّهُمَّ أَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عِبَادِكَ- سَمِعَ مَقَالَتَنَا الْعَادِلَةَ غَيْرَ الْجَائِرَةِ- وَ الْمُصْلِحَةَ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا غَيْرَ الْمُفْسِدَةِ- فَأَبَى بَعْدَ سَمْعِهِ لَهَا إِلَّا النُّكُوصَ عَنْ نُصْرَتِكَ- وَ
الْإِبْطَاءَ عَنْ إِعْزَازِ دِينِكَ- فَإِنَّا نَسْتَشْهِدُكَ عَلَيْهِ يَا أَكْبَرَ الشَّاهِدِينَ شَهَادَةً- وَ نَسْتَشْهِدُ عَلَيْهِ جَمِيعَ مَا أَسْكَنْتَهُ أَرْضَكَ وَ سمَاوَاتِكَ- ثُمَّ أَنْتَ بَعْدُ الْمُغْنِي عَنْ
نَصْرِهِ- وَ الْآخِذُ لَهُ بِذَنْبِهِ
لغت
نكوص: عقب نشينى كردن.
ترجمه
از خطبه هاى آن حضرت (ع) است:
«بار پروردگارا هر بنده از بندگانت كه گفتار عادلانه اى دور از ستمگرى و اصلاح طلبانه بدون مفسده ما را در امر دين و دنيا بشنود ولى پس از شنيدن
از قبول آن خوددارى كند كارش جز خوددارى از يارى تو و كندى و سهلانگارى از بزرگداشت دين تو، چيزى ديگر نيست، ما تو را، در برابر او به شهادت
مى گيريم اى بزرگترين شاهدان، و نيز تمام آنان را كه در آسمانها و زمينت اسكان داده اى، به گواهى بر ضد او فرا مى خوانيم، آن گاه، تو ما را از يارى
او بى نياز كننده اى و او را به گناهش مؤاخذه خواهى كرد.»
شرح
اين فصل از سخنان امام جزئى از خطبه اى است كه در آن ياران خود را بهجنگ با اهل شام وادار مى كرد، و اين قسمت را هنگامى بيان فرمود كه عدّه بيشترى از پيروانش دست از يارى او برداشته بودند.
حضرت، در اين عبادتها، خدا و فرشتگان و بندگانش را بر كسى كه سخنان عدالت خواهانه او را شنيده و سپس، از آن اعراض كرده و از يارى دين خدا خوددارى كرده، به شهادت و گواهى گرفته است، امام (ع) با سخنانش كه راهنماى آنها و اصلاح كننده امور دين و دنياى آنان بود ايشان را به جهاد با دشمنان دين دعوت مى كرد، ولى پاسخ آنها جز سر باز زدن از جنگ و نافرمانى از دستورات آن حضرت چيز ديگرى نبود، لذا در اين سخنان خداى را به گواهى مى گيرد تا به اين وسيله ياران خود را به جنگ تشويق كند و از تاخير در آن باز دارد، به اين گونه، احساسات آنان تحريك مى شود و در برابر فرمان او سر فرود مى آورند و او را اطاعت مى كنند، و نيز آن جا كه گفتار خود را به عدالت و اصلاح توصيف مى فرمايد، توجه شنوندگان را به آن جلب مى كند.
در فرمايش امام (ع): ثم انت بعده… خدايا تو كه بر حال او گواهى ما را از يارى و كمك او بى نياز مى كنى، هشدارى به عظمت سلطه خداوندى و كوچك شمردن روحيه كسانى است كه از يارى دين سرپيچى مى كنند، سرانجام در آخر خطبه عقوبت و كيفر الهى را تذكر داده و اشاره به آن فرموده است كه: سستى كردن از نصرت دين خدا گناه بزرگى است كه انسان مورد مؤاخذه و عذاب قرار مى گيرد. توفيق از خداوند است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن ميثم بحرانی)، ج 4 ، صفحهى 53-51