google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
180-200 ترجمه خطبه ها شرح ابن میثمترجمه خطبه ها شرح ابن میثم

خطبه183ترجمه شرح ابن میثم بحرانی

(خطبه184صبحی صالح)

 

– و من كلام له ( عليه ‏السلام ) قاله للبرج بن مسهر الطائي و قد قال له بحيث يسمعه «لا حكم إلا للّه»، و كان من الخوارج‏

 
اسْكُتْ قَبَحَكَ اللَّهُ يَا أَثْرَمُ- فَوَاللَّهِ لَقَدْ ظَهَرَ الْحَقُّ فَكُنْتَ فِيهِ ضَئِيلًا شَخْصُكَ- خَفِيّاً صَوْتُكَ حَتَّى إِذَا نَعَرَ الْبَاطِلُ نَجَمْتَ نُجُومَ قَرْنِ الْمَاعِزِ

لغات

برج: با ضمّ با و جيم

أثرم: كسى كه دندان ثناياى او افتاده باشد

نعر: فرياد زد

قبّحه اللّه: خداوند او را از هر خوبى دور گرداند.

ضئيل: خرد و پست و لاغر

نجم: نمايان شد

ترجمه

از سخنان آن حضرت عليه السّلام است:

به هنگامى كه برج بن مسهر طايى كه از خوارج بود، به گونه‏ اى كه آن حضرت بشنود گفت: لا حكم إلّا للّه امام (ع) در پاسخ او فرمود: «اى دندان شكسته خاموش باش، خدا تو را زشت گرداند، به خدا سوگند حقّ آشكار شده بود و تو در آن شخصى زبون و ناتوان بودى و آوازى از تو بر نمى‏آمد تا آن گاه كه باطل بانگ برآورد تو همچون شاخ بز پيدا شدى.»

شرح

برج از شاعران مشهور فرقه خوارج است، او به گونه ‏اى كه امير مؤمنان (ع) بشنود شعار خوارج (لا حكم إلّا للّه) را سر داد، امام (ع) او را نهيب زد و تقبيح فرمود و براى اين كه او را سرافكنده و شرمنده كند وى را با ذكر نقصى كه در او بود نام برد، و معمول اين است كه اگر بخواهند كسى را كه داراى عيب و نقصى‏است اهانت كنند عيب او را بر زبان مى‏ آورند، لاغرى و زبونى شخصيّت اجتماعى وى در دوران ظهور حقّ كنايه از حقارت و گمنامى اوست در زمانى كه عدالت برقرار بوده است، و مقصود از آن دوران قوّت و شوكت اسلام و زمانى است كه فتنه ‏ها پديدار نشده و باطل قدرت نيافته بود، مراد از خفاى صوت، زبونى وى و عدم توجّه مردم به گفته‏ هاى اوست.

واژه نعير (فرياد) را براى پيدايش باطل استعاره فرموده است، بدين مناسبت كه باطل از نظر ظهور در جامعه و توانمندى مانند مردى نيرومند است كه با گستاخى و دليرى فرياد كشد، و امام (ع) ظاهر شدن اين مرد را در ميان مردم و پديد آمدن آوازه او را در هنگام ظهور و قدرت يافتن باطل به شاخ بز تشبيه فرموده كه با سرعت و ناگهانى نمايان شود، بى آن كه شرف و شجاعتى دارا بوده و سابقه حسن خدمتى به دست آورده باشد، بارى، اين از محاسن بلاغت است كه هنگامى كه سخنگو قصد اهانت مخاطب را دارد او را به چيزى حقير و پست تشبيه كند، و زمانى كه بزرگداشت او را مى‏ خواهد وى را به چيزى بزرگ و گرانقدر همانند سازد. و توفيق از خداوند است.

 

ترجمه ‏شرح‏ نهج ‏البلاغه ابن ‏ميثم بحرانی ج 3 ، صفحه ‏ى 744

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=