(خطبه ۷۰صبحی صالح)
و قال ع فِی سِحره الیَوم الْذی ضُرِبَ فِیه :
مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ- فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ ص فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ- مَا ذَا لَقِیتُ مِنْ أُمَّتِکَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ
فَقَالَ ادْعُ عَلَیْهِمْ- فَقُلْتُ أَبْدَلَنِی اللَّهُ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ- وَ أَبْدَلَهُمْ بِی شَرّاً لَهُمْ مِنِّی
قال الشریف :وَ یَعْنی بالا ود الاعوجاج وَ باللدد الخَصام وَ هَذا مَن اءَفْصَح الْکَلامِ.
ترجمه :
آن حضرت در سحرگاه روزى که ضربتش زدند فرمود :
همچنان که نشسته بودم به خواب رفتم . رسول الله (ص )، بر من گذر کرد. گفتم یا رسول الله از امّت تو چه ناراستیها و کینه توزیها دیده ام .
گفت نفرینشان کن . گفتم خداوند به جاى آنها به من بهتر از ایشان را دهد و به جاى من بدترین کسان را بر ایشان گمارد.
شریف رضى گوید:
(اود) به معنى کژى است و (لدد) به معنى خصومت و کینه توزى و، این از فصیحترین عبارات است .
ترجمه عبدالمحمد آیتی
لغات
سحره: پیش از روشن شدن صبح، قبل از آن که فجر طالع شود.
سنح: ظاهر شدن
شرح
سید رضى مى گوید منظور از «اود» کجى و اعوجاج و «اللدّد» دشمنى و خصومت است و این دو عبارت در کلام امام (ع) از فصیحترین کلمات هستند.
چگونگى شهادت امام (ع) در کتب تاریخ به تفصیل نقل شده است، پس نیازى به توضیح آن در این مقام نیست.
– قوله علیه السلام: ملکتنى عینى: «چشمم بر من مسلّط گردید»
کنایه از ربودن خواب است.
– این عبارت امام (ع) شامل استعاره اى زیبا و مجاز در ترکیب است. لفظ «ملک» براى «نوم» استعاره به کار رفته است. جهت استعاره این است: آمدن خواب و غلبه کردن آن بر چشم انسان را از انجام کار باز مى دارد، چنان که پادشاه بنده خود را از انجام کارهاى خصوصى مانع مى شود، خواب را به پادشاه تشبیه کرده و لفظ «ملک» را براى آن استعاره آورده است.
امّا مجاز بودن این کلام از دو جهت و به توضیح زیر است:
۱- مجاز در عبارت: یعنى چشم را مجازا به جاى خواب به کار برده است، باید گفته مى شد خواب بر من غلبه کرد فرموده اند: چشم بر من مسلّط شد. دلیل مجاز آوردن چشم به جاى خواب مناسبتى است که میان چشم و خواب برقرار است. و آن بر روى هم قرار گرفتن پلک چشمها در موقع خواب است.
۲- مجاز در اسناد: یعنى نسبت دادن سلطه را به خوابى که به جاى آن، لفظ «عین» به کار رفته است. حرف واو در جمله «و انا جالس» بیان کننده حال است. یعنى در حالى که نشسته بودم خواب بر من غلبه کرد.
مقصود امام (ع) از واژه «السنح» آشکار شدن چهره پیامبر (ص) در قوّه خیال آن بزرگوار مى باشد، طبق توضیحى که قبلا داده شد.
شکایت امام از امّت و پاسخگویى پیامبر (ص) بیان کننده دو واقعیّت تلخ است: اوّل، اندوه فراوانى که امام (ع) از شرکت نکردن در جهاد، و یارى ندادن آن بزرگوار بر علیه ظالمان در دل داشت تا آنجا که این کوتاهى و عقب نشینى به شهادت، آن حضرت منجر شد. دوم، راضى نبودن پیامبر از امّت که دستور به نفرین فرمودند.
قوله علیه السلام: ابدلهم بى شرّا لهم منّى:
از این بیان امام (ع) که: «خدا از من بدتر را بر آنان بگمارد،» چنان که قبلا توضیح دادیم، نباید این طور برداشت کرد که حضرت بد بوده است و تسلّط بدتر از خود را براى آنان آرزو کرده است.
ترجمه شرح نهج البلاغه (ابن میثم بحرانی )، ج ۲ ، صفحه ى ۴۱۵-۴۱۳