google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
20-40 ترجمه خطبه ها شرح ابن ابی الحدیدترجمه خطبه ها شرح ابن ابی الحدید

خطبه 20 ترجمه شرح ابن ابی الحدید (اعتقاد به عذاب قبر)(با ترجمه فارسی کتاب جلوه های تاریخ دکتر دامغانی)

و من خطبة له ( عليه‏السلام )

فَإِنَّكُمْ لَوْ قَدْ عَايَنْتُمْ مَا قَدْ عَايَنَ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ
لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ
وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ
وَ لَكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ مَا قَدْ عَايَنُوا
وَ قَرِيبٌ مَا يُطْرَحُ الْحِجَابُ
وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ
وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ
وَ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ
وَ بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ
لَقَدْ جَاهَرَتْكُمُ الْعِبَرُ
وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ
وَ مَا يُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُ

خطبه (20)

شرح

این خطبه با عبارت «فانکم لو قد عاینتم ما قد عاین من مات منکم» (همانا اگر شما به دقت ببینید آنچه را که کسانى که از شما مرده ‏اند دیده ‏اند) شروع مى ‏شود این سخن دلالت بر صحت اعتقاد به عذاب قبر دارد و اصحاب معتزلى ما همگى بر این اعتقادند که عذاب گور خواهد بود هر چند دشمنان ایشان از اشعریان و دیگران اتهام انکار آن را بر ایشان زده‏ اند. قاضى القضات عبد الجبار که خدایش رحمت کناد مى‏ گوید: هیچ معتزلى شناخته نشده است که عذاب گور را نفى کند، نه‏ از متقدمان ایشان و نه از متاخران. آرى، ضرار بن عمرو این موضوع را گفته است و عذاب گور را نفى کرده است و چون او با یاران ما آمیزش داشته و از مشایخ ما کسب دانش مى‏ کرده است، سخن و گفته او را به معتزله نسبت داده ‏اند. و ممکن است کسى بگوید: این گفتار دلیلى بر صحت اعتقاد به عذاب قبر نیست، زیرا جایز است که منظور از آنچه کسانى که مرده ‏اند دیده‏ اند، چیزهایى باشد که محتضر مى ‏بیند و دلالت بر سعادت یا بدبختى او دارد و در خبر آمده است: «هیچکس نمى‏ میرد مگر آنکه سرانجام خود را مى‏ داند که به کجا مى ‏رود، آیا به بهشت خواهد رفت یا به دوزخ». و ممکن است مقصود على علیه السلام همان چیزى باشد که درباره خود فرموده است که هیچ کس نمى‏ میرد مگر اینکه او را پیش خود خواهد دید و شیعیان همین قول را پذیرفته و به آن معتقدند و از على (ع) شعرى را روایت مى‏ کنند که خطاب به حارث اعور همدانى سروده و فرموده است: «اى حارث همدان هر کس بمیرد. چه مومن باشد و چه منافق، مرا مقابل خود مى‏ بیند، نگاهش مرا مى‏ شناسد و من هم او و نامش و آنچه را انجام داده است مى‏ شناسم. به آتش که براى عرضه داشتن او برافروخته مى‏ شود مى‏ گویم: او را واگذار و به این مرد نزدیک مشو، او را رها کن و به او نزدیک مشو که رشته‏ اى از او به ریسمان وصى پیوسته است. و تو اى حارث چون بمیرى مرا خواهى دید و از لغزش و خطا بیم نداشته باش. من در آن تشنگى بر تو آبى سرد مى‏ آشامانم که آنرا در شیرینى همچو عسل خواهى پنداشت.»

و این چیز عجیبى نیست، و اگر صحت انتساب آن محرز باشد که على (ع) خود را در نظر داشته است در قرآن عزیز آیه‏ اى است که دلالت بر آن دارد که هیچکس از اهل کتاب نمى‏ میرد مگر اینکه پیش از مرگ عیسى بن مریم علیه السلام را تصدیق خواهد کرد و آن آیه، این گفتار خداوند است که مى‏ فرماید: «هیچکس از اهل کتاب‏ نیست جز آنکه پیش از مرگ خود، به او ایمان مى‏ آورد و روز قیامت، او بر ایشان گواه خواهد بود.» بسیارى از مفسران گفته‏ اند: معنى این آیه چنین است که هر یهودى و کسان دیگرى که پیرو کتابهاى گذشته‏ اند، به هنگام احتضار، حضرت عیسى مسیح را کنار خود مى‏بیند و به او ایمان مى‏ آورد و او را تصدیق مى‏ کند و حال آنکه به هنگام تکلیف او را تصدیق نکرده است [منظور این است که چنین ایمان آوردنى سودى نخواهد داشت و در حال مرگ و احتضار تکلیف از او برداشته است‏].

شبیه گفتار على علیه السلام، گفتار ابو حازم مکى به سلیمان بن عبد الملک بن مروان است که ضمن موعظه او به او گفت: همانا نیاکان تو این حکومت را بدون آنکه شورى و مشورتى باشد از چنگ مردم بیرون کشیدند و سپس مردند. اى کاش بدانى چه پاسخ داده ‏اند و به آنان چه گفته شده است گویند: سلیمان چندان گریست که بر زمین افتاد.

جلوه‏ تاريخ‏ درشرح‏ نهج‏ البلاغه ‏ابن‏ ابى‏ الحديد، ج 1 //ترجمه دكتر محمود مهدوى دامغانى

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=