google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
الباب الثاني فى نعت رسول اللّه و آله و مناقب ما جاء بهشرح وترجمه عرفانی خطبه هامنهاج ‏الولاية صوفی تبریزی

خطبه ها خطبه شماره 239 منهاج ‏الولاية في ‏شرح‏ نهج‏ البلاغة به قلم ملا عبدالباقی صوفی تبریزی (تحقیق وتصحیح حبیب الله عظیمی)

خطبه 239 صبحی صالح

و من خطبه له ( علیه‏السلام ) یذکر فیها آل محمد ( صلى‏ الله ‏علیه‏ وآله )

هُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ، وَ مَوْتُ الْجَهْلِ، یُخْبِرُکُمْ حِلْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ ظاهِرُهُمْ عَنْ باطِنِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ حِکَمِ مَنْطِقِهِمْ، لا یُخالِفُونَ الْحَقَّ وَ لا یَخْتَلِفُونَ فِیهِ، وَ هُمْ دَعائِمُ الْإِسْلامِ، وَ وَلائِجُ الاِعْتِصامِ، بِهِمْ عادَ الْحَقُّ فِى نِصابِهِ، وَ انْزاحَ الْباطِلُ عَنْ مُقامِهِ، وَ انْقَطَعَ لِسَانُهُ عَنْ مَنْبِتِهِ، عَقَلُوا الدِّینَ عَقْلَ وِعایَهٍ وَ رِعایَهٍ، لا عَقْلَ سَماعٍ وَ رِوایَهٍ؛ فَإِنَّ رُواهَ الْعِلْمِ کَثِیرٌ، وَ رُعاتَهُ قَلِیلٌ.

الباب الثانی فى نعت رسول اللّه و خصائص آله

خطبه 239

و من خطبة له-  عليه الصّلوة و السّلام- :-  يذكر فيها آل محمّد عليه و عليهم الصّلوة و السّلام-  «هم عيش العلم و موت الجهل.» ايشان حيات علمند، چه حقيقت علم به ايشان قائم است، و به ايشان است خلاصى از موت جهل.

«يخبركم حلمهم عن علمهم،» خبر مى ‏دهد شما را حلم ايشان از علم ايشان.

لأنّ حلمهم فى مواضعه فهو يستلزم العلم بمواضعه.

«و صمتهم عن حكم منطقهم.» و خاموشى ايشان از حكم سخن گفتن ايشان مخبر است. چه دلالت مى ‏كند بر آنكه سخنان ايشان همه علوم و حكم مسكوته خواهد بود.

عطّار:

كاملى گفتست: مى ‏بايد بسى
علم و حكمت تا شود گويا كسى‏

ليك بايد عقل بى‏حدّ و قياس‏
تا شود خاموش يك حكمت‏شناس‏

پنبه را يكبارگى بر كش ز گوش
در دهن نه محكم و بنشين خموش‏

قال بعضهم: سألت ذو النّون عن الصوفى. فقال: «من نطق أبان نطقه عن الحقائق، و إن سكت نطقت عنه الجوارح بقطع العلائق.»

شعر:

برون از عالم حسّى است جان خرده‏بينان را
به غمزه سوى يكديگر اشارتهاى پنهانى

‏عطّار:

گوش آن كس نوشد اسرار جلال
كو چو سوسن صد زبان افتاد لال‏

سرّ غيب آن را رسد آموختن
كو ز گفتن لب تواند دوختن‏

محرم آن راه كم بايست«» بس‏
شب روى پنهان روى كن چون عسس

بزرگان گفته ‏اند كه آنكه گفت هيچ نداشت، و آنكه داشت هيچ نگفت.

شعر:

عارفان كه جام حقّ نوشيده ‏اند
رازها دانسته و پوشيده‏ اند

هر كه را اسرار كار آموختند
مهر كردند و دهانش دوختند

و من وصايا صاحب العوارف قدّس سرّه: «لازم زاويتك، و مهما قدرت أن لا تنظر إلى الخلق فافعل. فإن نظرت إليهم فلا تكلّمهم إلّا فى السلام و الجواب، و جواب مكلّم أن كلّمك على قدر الحاجة، و لا تزد على قدر الحاجة لفظة واحدة.

و اعلموا أنّ العزلة أصل و الخلطة فرع، فالتزموا الأصل و لا تخالطوا، و إن خالطتم فلا تخالطوا إلّا بالحجّة. ثمّ إنّكم إذا خالطتم فالصّمت أصل و النطق فرع. فالتزموا الأصل و لا تنطقوا إلّا بالحجّة.»

شعر:

اگر در تن زدن جانت كند خوى
شود هر ذرّه‏اى با تو سخنگوى‏

چنين گفتند آن خاموش مردان‏
كه سر تا پاى خود را گوش گردان‏

چو چشمه تا به كى در جوش باشى
كه دريا گردى ار خاموش باشى‏

درين دريا به گوهر هر كه ره داشت‏
به غوّاصى دمش بايد نگه داشت‏

«لا يخالفون الحقّ و لا يختلفون فيه.» مخالفت حقّ و صواب نمى ‏كنند و اختلاف نمى ‏كنند در آن.

عدم اختلافهم فى الحقّ كناية عن كمال علمهم به.

«هم دعائم الإسلام، و ولائج الاعتصام.» ايشانند ستونهاى دين خدا، و مواضع اعتصام و تحفّظ اسلام.

استعار لهم لفظ الدعائم و لفظ الولائج-  جمع وليجة، و هى الموضع يعتصم بدخوله-  باعتبار أنّ قيام الإسلام بهم و أنّ الخلق يعتصمون بالدخول فى طاعتهم و هدايتم إلى اللّه.

شعر:

هم معشر، حبّهم دين و بغضهم
كفر و قربهم منجى و معتصم‏

إن عدّ أهل التّقى، كانوا أئمّتهم‏
أو قيل: من خير أهل الأرض قيل: هم‏

«بهم عاد الحقّ فى نصابه،» به ايشان بازگشت حقّ در اصل خويش.

«و انزاح الباطل عن مقامه،» و زائل شد باطل از مقام خود.

«و انقطع لسانه عن منبته.» و زبان او از بيخ بريده شد.

«عقلوا الدّين عقل وعاية و رعاية،» دانسته‏ اند دين حقّ تعالى را دانستن تحفّظ و رعايت كردن.

«لا عقل سماع و رواية.» نه دانستن شنيدن و روايت كردن.

«و إنّ رواة العلم كثير، و رعاته قليل.» و بدرستى كه روايت‏ كنندگان علم بسيار است، و رعايت‏ كنندگان حقّ علم بسيار اندكند.

منهاج ‏الولاية في‏ شرح ‏نهج‏ البلاغة، ج 1 عبدالباقی صوفی تبریزی ‏ (تحقیق وتصیحیح حبیب الله عظیمی) صفحه 550-553

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=