google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
140-160 ترجمه و شرح فلسفی خطبه ها علامه جعفریشرح و ترجمه خطبه هاعلامه محمد تقی جعفری

خطبه ها خطبه شماره ۱41 (ترجمه و شرح فلسفی علامه محمد تقی جعفری)

141 متن خطبه صد و چهل و يكم

ومن كلام له عليه السلام

[في النهي عن سماع الغيبة وفي الفرق بين الحقّ والباطل]

أَيُّهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِيهِ وَثِيقَةَ دِينٍ وَسَدَادَ طَرِيقٍ، فَلاَ يَسْمَعَنَّ فِيهِ أَقَاوِيلَ الرِّجَالِ،

أَمَا إِنَّهُ قَدْ يَرْمِي الرَّامِي، وَتُخْطِيءُ السِّهَامُ، وَيَحِيكُ الْكَلاَمُ، وَبَاطِلُ ذلِكَ يَبْورُ، وَاللهُ سَمِيعٌ وَشَهِيدٌ. أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ إِلاَّ أَرْبَعُ أَصَابِعَ.

فسئل عليه السلام عن معنى قوله هذا، فجمع أصابعه ووضعها بين أذنه وعينه ثمّ قال: الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ، وَالْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَيْتُ!

ترجمه خطبه صد و چهل و يكم

در نهى از شنيدن غيبت و در فرق بين حق و باطل 1 اى مردم ، هر كس درباره برادر مؤمن خود استحكام دينى و درستى راه را احراز كرده باشد ، هرگز در حق او قال و مقال مردان را نشنود 2 بدانيد كه گاهى تيرانداز تير را مى ‏اندازد 3 و آن به خطا مى‏ رود 4 و اگر سخنى كه گفته شده است باطل است 5 باطل تباه و از بين رفتنى است 6 و خداوند شنوا و شاهد است 7 آگاه باشيد نيست ميان حق و باطل مگر چهار انگشت 8 از آن حضرت سؤال شد : كه معناى جمله فوق چيست ؟ آن حضرت انگشتان مبارك را جمع فرمود ، ما بين گوش و چشم نهاده ، سپس فرمودند 9 : باطل آن است كه بگويى شنيدم ، و حق آن است كه بگويى : ديدم . 10

تفسير عمومى خطبه صد و چهل و يكم

2 ، 3 أيّها النّاس من عرف من أخيه وثيقة دين و سداد طريق فلا يسمعنّ فيه أقاويل الرّجال .

أما إنّه . . . ( اى مردم ، هر كس درباره برادر مؤمن خود استحكام دينى و درستى راه را احراز كرده باشد ، گوش به قال و مقال مردم درباره او ندهد . . . )

اگر مردم از آگاهى لازم درباره يكديگر برخوردار باشند ، مزدبگيران تبليغات بى‏اساس و غرض ورزان نمى‏توانند شخصيت‏هاى مبرا را لجن‏مال كنند .

يكى از اساسى‏ترين وظائف مقامات تعليم و تربيت و ارشاد ، همين است كه مردم جامعه را از نظر اخلاقى چنان آماده كنند كه در مقابل امواج غيبت‏ها و تهمت‏ها و افتراها كه از اغراض پليد خودكامگان سر مى‏كشند ، مقاومت بورزند و نگذارند دامان پاك انسانها را لكه‏دار نمايند . و نهيب بر آنان بزنند كه

مخوان آلوده دامان هر كسى را
كه دامان تا به دامان فرق دارد

با در نظر داشتن وضع ماشينى كه مردم را از تحصيل آگاهى‏هاى لازم و كافى درباره همديگر ، مخصوصا درباره شخصيتهاى بزرگ كه منشأ اثر در جامعه مى‏باشند ، مانع مى‏شود .

و با در نظر داشتن تخصصهاى محيّر العقول در فنون متنوع تبليغات در دو ميدان سمعى و بصرى كه موجب شده است گردانندگان جوامع دنيا در يك لحظه ، درباره هر چه كه مى‏خواهند ، فضاى جوامع را آماده پذيرش نمايند .

اين اصلى كه امير المؤمنين عليه السلام در كلام مباركشان فرموده‏اند ، بايد بيش از پيش مورد دقت و عمل قرار بگيرد . امروزه اهميت تأثير تبليغات بقدرى است كه مى‏تواند يك جامعه را از اين رو به آن رو به گرداند ، از كاه‏ها كوه‏ها بسازد و كوه‏ها را تا حدّ كاه‏ها كوچك كند .

شايد بجرئت بتوان گفت كه امروزه خطر نابود كننده تبليغات خيلى بيش از كاربرد اسلحه كشنده مى‏باشد . لذا در مقابل چنين عامل خطرناك ساكت نشستن و مردم جامعه را به حال خود رها كردن ، بزرگترين خيانت بآن مردم است .

در آن موارد كه سخن احتمال صدق و كذب را دارد و ديدن ، انسان را مستقيما در ارتباط با واقعيات مى‏گذارد ، قطعى است كه ديدن ترجيح دارد

منظور امير المؤمنين عليه السلام همين است كه در آن موارد كه سخن توانايى حكايت قطعى از واقعيات را ندارد ديدن با چشم اصالت دارد و مورد اعتماد است نه شنيدن .

همه مى‏دانيم كه در شناساندن اصيل‏ترين لازمه قضيه گفته شده است كه « ألقضيّة تحتمل الصّدق و الكذب » ( قضيه احتمال صدق و كذب را دارد ) مگر هنگامى كه سند سخن از جهت ناقلان و دلالت آن بر مقصود ، بقدرى قوى باشد كه هيچ احتمال خلاف واقع در آنچه را سخن ارائه مى‏دهد ، در ميان نباشد ، بديهى است كه در اين صورت سخن قابل استناد بوده و ميتوان به آن اعتماد نمود . بهمين جهت بوده است كه همواره نقل متواتر يك قضيّه هر اندازه بيشتر باشد ، اطمينان بخش‏تر و مورد اعتماد عالى‏تر مى‏باشد .

شرح وترجمه نهج البلاغه علامه محمدتقی جعفری  جلد ۲۴

 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=