خطبه شماره ۵۴(صبحی صالح)ترجمه عبدالمحمد آیتی

خطبه : ۵۴

  و من خطبه له ع فِى ذِکْر الْبَیْعه :  

فَتَدَاکُّوا عَلَیَّ تَدَاکَّ الْإِبِلِ الْهِیمِ یَوْمَ وِرْدِهَا قَدْ اءَرْسَلَهَا رَاعِیهَا وَ خُلِعَتْ مَثَانِیهَا حَتَّى ظَنَنْتُ اءَنَّهُمْ قَاتِلِىَّ اءَوْ بَعْضُهُمْ قَاتِلُ بَعْضٍ لَدَیَّ وَ قَدْ قَلَّبْتُ هَذَا الْاءَمْرَ بَطْنَهُ وَ ظَهْرَهُ حَتَّى مَنَعَنِی النَّوْمَ فَمَا وَجَدْتُنِی یَسَعُنِی إِلا قِتَالُهُمْ اءَوِ الْجُحُودُ بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ ص فَکَانَتْ مُعَالَجَهُ الْقِتَالِ اءَهْوَنَ عَلَیَّ مِنْ مُعَالَجَهِ الْعِقَابِ وَ مَوْتَاتُ الدُّنْیَا اءَهْوَنَ عَلَیَّ مِنْ مَوْتَاتِ الْآخِرَهِ.

 ترجمه :

سخنى از آن حضرت (ع ) در ذکر بیعت :

بر سر من هجوم آوردند، آنسان ، که اشتران تشنه به آبشخور روى نهند: اشترانى که شترچران ، مهار از سر و زانوبند از پایشان گشوده باشد. به گونه اى ، که پنداشتم مى خواهند مرا بکشند یا یکدیگر را در برابر من از پاى درآورند. زیر و روى کار را بر رسیدم (به گونه اى که خواب از چشمم برید.) دیدم یا باید با این قوم بجنگم یا آنچه را محمد (صلى اللّه علیه و آله ) آورده انکار کنم . پس ، جنگ با آنان را از عذاب خدا آسانتر یافتم که رنجهاى این جهانى ، تحمل پذیرتر از عذابهاى آن جهانى است .

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.