google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
160-180 خطبه ها ترجمه عبدالمحمد آیتیخطبه ها ترجمه عبدالمحمد آیتی

خطبه شماره ۱۶۳ (نسخه صبحی صالح ) ترجمه عبدالمحمد آیتی

خطبه : ۱۶۳

و من خطبه له ع

الْحَمْدُ لِلَّهِ خَالِقِ الْعِبَادِ، وَ سَاطِحِ الْمِهَادِ، وَ مُسِیلِ الْوِهَادِ، وَ مُخْصِبِ النِّجَادِ، لَیْسَ لِاءَوَّلِیَّتِهِ ابْتِدَاءٌ، وَ لاَ لِاءَزَلِیَّتِهِ انْقِضَاءٌ، هُوَ الْاءَوَّلُ لَمْ یَزَلْ، وَالْبَاقِی بِلاَ اءَجَلٍ، خَرَّتْ لَهُ الْجِبَاهُ، وَ وَحَّدَتْهُ الشِّفَاهُ، حَدَّ الْاءَشْیَاءَ عِنْدَ خَلْقِهِ لَهَا إِبَانَهً لَهُ مِنْ شَبَهِهَا، لاَ تُقَدِّرُهُ الْاءَوْهَامُ بِالْحُدُودِ وَالْحَرَکَاتِ، وَ لاَ بِالْجَوَارِحِ وَالْاءَدَوَاتِ، لاَ یُقَالُ لَهُ: مَتَى ؟ وَ لاَ یُضْرَبُ لَهُ اءَمَدٌ بِحَتَّى ، الظَّاهِرُ لاَ یُقَالُ: مِمَّ؟ وَالْبَاطِنُ لاَ یُقَالُ: فِیمَ؟ لاَ شَبَحٌ فَیُتَقَصَّى وَ لاَ مَحْجُوبٌ فَیُحْوَى ، لَمْ یَقْرُبْ مِنَ الْاءَشْیَاءِ بِالْتِصَاقٍ، وَ لَمْ یَبْعُدْ عَنْهَا بِافْتِرَاقٍ، وَ لاَ یَخْفَى عَلَیْهِ مِنْ عِبَادِهِ شُخُوصُ لَحْظَهٍ، وَ لاَ کُرُورُ لَفْظَهٍ، وَ لاَ ازْدِلاَفُ رَبْوَهٍ، وَ لاَ انْبِسَاطُ خُطْوَهٍ فِی لَیْلٍ دَاجٍ، وَ لاَ غَسَقٍ سَاجٍ. یَتَفَیَّأُ عَلَیْهِ الْقَمَرُ الْمُنِیرُ، وَ تَعْقُبُهُ الشَّمْسُ ذَاتُ النُّورِ فِی الْاءُفُولِ وَالْکُرُورِ، وَ تَقَلُّبِ الْاءَزْمِنَهِ وَالدُّهُورِ، مِنْ إِقْبَالِ لَیْلٍ مُقْبِلٍ، وَ إِدْبَارِ نَهَارٍ مُدْبِرٍ، قَبْلَ کُلِّ غَایَهٍ وَ مُدَّهِ، وَ کُلِّ إِحْصَاءٍ وَعِدَّهٍ، تَعَالَى عَمَّا یَنْحَلُهُ الْمُحَدِّدُونَ مِنْ صِفَاتِ الْاءَقْدَارِ، وَ نِهَایَاتِ الْاءَقْطَارِ، وَ تَاءَثُّلِ الْمَسَاکِنِ، وَ تَمَکُّنِ الْاءَمَاکِنِ.فَالْحَدُّ لِخَلْقِهِ مَضْرُوبٌ، وَ إِلَى غَیْرِهِ مَنْسُوبٌ.

لَمْ یَخْلُقِ الْاءَشْیَاءَ مِنْ اءُصُولٍ اءَزَلِیَّهٍ، وَ لاَ مِنْ اءَوَائِلَ اءَبَدِیَّهٍ، بَلْ خَلَقَ مَا خَلَقَ فَاءَقَامَ حَدَّهُ، وَصَوَّرَ فَاءَحْسَنَ صُورَتَهُ، لَیْسَ لِشَیْءٍ مِنْهُ امْتِنَاعٌ، وَ لاَ لَهُ بِطَاعَهِ شَیْءٍ انْتِفَاعٌ، عِلْمُهُ بِالْاءَمْوَاتِ الْمَاضِینَ کَعِلْمِهِ بِالْاءَحْیَاءِ الْبَاقِینَ، وَ عِلْمُهُ بِمَا فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى کَعِلْمِهِ بِمَا فِی الْاءَرَضِینَ السُّفْلَى .

مِنْهَا:

اءَیُّهَا الْمَخْلُوقُ السَّوِیُّ، وَالْمُنْشَأُ الْمَرْعِیُّ فِی ظُلُمَاتِ الْاءَرْحَامِ وَ مُضَاعَفَاتِ الْاءَسْتَارِ، بُدِئْتَ مِنْ سُلا لَهٍ مِنْ طِینٍ، وَ وُضِعْتَ فِی قَر ارٍ مَکِینٍ إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ، وَ اءَجَلٍ مَقْسُومٍ، تَمُورُ فِی بَطْنِ اءُمِّکَ جَنِینا، لاَ تُحِیرُ دُعَاءً، وَ لاَ تَسْمَعُ نِدَاءً، ثُمَّ اءُخْرِجْتَ مِنْ مَقَرِّکَ إِلَى دَارٍ لَمْ تَشْهَدْهَا، وَ لَمْ تَعْرِفْ سُبُلَ مَنَافِعِهَا.

فَمَنْ هَدَاکَ لاِجْتِرَارِ الْغِذَاءِ مِنْ ثَدْیِ اءُمِّکَ؟ وَ عَرَّفَکَ عِنْدَ الْحَاجَهِ مَوَاضِعَ طَلَبِکَ وَ إِرَادَتِکَ؟ هَیْهَاتَ! إِنَّ مَنْ یَعْجِزُ عَنْ صِفَاتِ ذِی الْهَیْئَهِ وَالْاءَدَوَاتِ فَهُوَ عَنْ صِفَاتِ خَالِقِهِ اءَعْجَزُ، وَ مِنْ تَنَاوُلِهِ بِحُدُودِ الْمَخْلُوقِینَ اءَبْعَدُ.

  ترجمه :

خطبه اى از آن حضرت (ع ) 

 حمد باد خداوندى را که آفریدگار بندگان است و گستراننده زمین است و روان کننده آبهاست به پستیها و رویاننده گیاهان است بر بلندیها.

اولیتش را آغازى نیست و ازلیّتش را پایانى نیست . اول است بى هیچ زوالى ، باقى است بى هیچ مدتى . پیشانیها در برابر او بر خاک اند و لبها به ذکر وحدانیت او در جنبش . به هنگام آفرینش ، هر چیزى را حدى معین ساخت تا خود از شباهت به آن دور ماند. اوهام و گمانها او را به حدود و حرکات و اعضا و آلات نتوانند سنجید. درباره اش نتوان گفت که از چه زمانى بوده و تا چه زمانى خواهد بود. آشکار است و نتوان گفت که از چه ، نهان است و نتوان گفت که در چه . شبحى نیست که پدید آید و انحلال یابد.

در پرده اى نهان نیست که در چیزى محاط شده باشد. نزدیکیش به اشیا، نه به چسبیدن به آنهاست و دوریش از اشیا، نه به جدایى از آنهاست . نه نگریستن بندگانش بى آنکه پلک بر هم زنند، از او پنهان است و نه باز گردیدن سخن بر زبانشان و نه نزدیک شدنشان به تپه خاکى و نه آنگاه که به تپه اى نزدیک مى شوند و نه آنگاه که در شبى خاموش گام برمى دارند و نه در شبى که ماه تابان بردمد و پس از آن خورشید نورانى سر برزند و نه طلوع و غروب پى در پى آنها و نه گردش زمانهاى کوتاه و بلندش از آمدن شبى که مى آید و روزى که مى رود. پیشى دارد بر هر نهایت و مدت و بر هر چه احصا شود یا در شمار آید.

متعالى است از هر نسبت که توصیف کنندگانش به او دهند و او را به صفاتى چون دارنده مقدار و نهایت و ستبرى موصوف دارند. یا بگویند که در جایى مسکن گزیده یا در مکانى قرار یافته . حد و اندازه ، ویژه آفریدگان است و از صفات دیگران است . اشیا، را از مبادى و نمونه هاى ازلى نیافریده و بر نمونه هاى ابدى خلق نکرده بلکه هر چه را که آفرید، حدى خاص براى آن قرار دارد. و صورتشان بخشید و صورتهایشان نیکو ساخت ، هیچ چیز را یاراى سرپیچى از فرمان او نیست و او از اطاعت آنها سودى نبرد. علم او به مردگان در گذشته چون علم او به زندگان برجاى مانده است . علم او بر آسمانهاى فرازین چون علم او به زمینهاى فرودین است .

از این خطبه :

اى انسان آفریده شده در حد اعتدال . اى آنکه در تاریکیهاى رحمها و در پرده هاى تو بر تو نگهداریت کرده اند. آفرینشت از گل خالص آغاز شد و در قرارگاهى مطمئن جایت دادند. تا زمانى معلوم و تا مدتى که بهره توست . در شکم مادر خود مى جنبیدى و به دعوت کس پاسخ نمى گفتى و آواز کسى شنیدن نتوانستى . سپس ، تو را از قرارگاهت بیرون راندند. به سرایى آمدى که هرگز آن را ندیده بودى و راه رسیدن به منافع آن را نمى شناختى . پس چه کسى تو را به کشیدن غذا از پستان مادر راه نمود و به تو آموخت که نیازها و خواستهایت را از کجا طلب کنى ؟ هیهات ! آنکه ، در شناخت صفات کسى که اندام و اعضا دارد، ناتوان است ، از شناخت صفات آفریدگارش ناتوانتر است . و هر چه او را به صفات مخلوقاتش محدود کند، از شناخت او دورتر گردیده است .

نهج البلاغه خطبه ها//ترجمه عبدالمحمد آیتی

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=