(۴۹صبحی صالح)
إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ- یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ- وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ- فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ- لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ- وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ- انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ- وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ- فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ- وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى
لغات
مرتاد: جستجوگر طلب کنند
ضغث: مشتى خاشاک
ترجمه
جز این نیست، که آغاز پیدایش فتنه ها پیروى از هواهاى نفسانى است و نیز بدعتهایى که گذاشته مى شود،
بدعتهایى بر خلاف کتاب خدا. آن گاه کسانى، کسان دیگر را در امورى، که مخالف دین خداست، یارى مى کنند.
اگر باطل با حق نمى آمیخت بر جویندگان حق پنهان نمى ماند و اگر حق به باطل پوشیده نمى گشت،زبان معاندان از طعن بریده مى شد.
ولى همواره پاره اى از حق و پاره اى از باطل درهم مى آمیزند. در چنین حالى، شیطان بر دوستان خود مستولى مى شود.تنها کسانى رهایى مى یابند که الطاف الهى شامل حالشان شده باشد.
ترجمه عبدالمحمد آیتی
شرح
آغاز آشوب و براه افتادن فتنه اى که منجرّ به خرابى جهان و فساد و تباهى آن شود، پیروى از هواى نفس و اندیشه هاى باطل، و دستوراتى است که جداى از فرامین و دستورات حق ابداع شود. با این که غرض از بعثت پیامبران و آوردن شریعت، نظام بخشیدن به زندگى مردم در امور دنیا و آخرتشان بوده است.
بنا بر این هر اندیشه ابداعى، و یا هر نوع پیروى از خواست نفسانى که از محدوده کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) بیرون باشد، موجب بروز آشوب و از هم گسیختگى نظام موجود جهان مى شود. مانند خواسته هاى ستمگران تاریخ و خود رأیى خوارج نهروان که موجب فساد و تباهى شده است.
عبارت زیباى حضرت که اگر باطل از آمیختگى با حق رهایى مى یافت، حق طلب، گمراه نمى شد، اشاره به اسباب و علل، همین اندیشه هاى فاسد دارد، مقدمات ادلّهاى که تباهکاران براى صحّت ادّعا و اندیشه هاى فاسد خود مى آورند، بر پایه آمیختگى حق با باطل است، امام (ع) درآمیختن حقّ و باطل را به صورت دو قضیّه شرطیّه متّصله، دلیل مغلطه بدکاران، و فریب خوردن ساده- لوحان دانسته اند.
امّا دو قضیّه شرطیّه عبارتند از: ۱- قضیّه شرطیّه اوّل این کلام امام (ع) است: فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم یخف على المرتادین «اگر باطل از آمیختگى حق رهایى مى یافت، باطل بر جستجوگر پوشیده نمى ماند.» رابطه میان آمیختگى و پوشیده ماندن حق، یا باطل کاملا روشن است، چه اگر زمینه شبهه بطور کلّى منتفى بود، حقیقت
طلب با کمترین سعى و کوشش فساد آن را تشخیص مىداد و بطلان آن بر وى پوشیده نمى ماند. حال چون تشخیص باطل بر جستجوگر پوشیده مانده معلوم مىشود که باطل از آمیختگى با حق بر کنار نبوده است و همین آمیختگى موجب اشتباه و پیروى از باطل شده است. در این قضیه شرطیّه از استثنا کردن نقیض جزاء «مخفى ماندن باطل» نتیجه آمیخته بودن حق با، باطل را گرفته است و به تعبیر دیگر، رها نبودن باطل از آمیختگى با حق را نتیجه گرفته است. نتیجه بدین دلیل سالبه آمده است که یکى از دو مقدمه سالبه بوده و همواره نتیجه تابع پستترین مقدمه مى باشد.
۲- قضیّه شرطیّه دوّم: این سخن حضرت است: و لو انّ الحقّ خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین «و اگر حق از پوشش باطل آزاد مى شد زبان بدگویان از عیبجویى باز مى ایستاد.» رابطه میان بدگویى و در لباس باطل بودن حق، کاملا واضح است. مقدّماتى که اهل باطل در اقامه دلیل مى آورند، اگر تمام آنها حق باشد، و به ترتیب صحیحى آورده شده باشد، نتیجه آن حق خواهد بود، و زبانشان از لجاجت و مخالفت باز مى ایستد. ولى چون مقدمات آمیخته است نتیجه آن مى شود که حضرت فرموده اند.
امام (ع) قیاس اول و دوّم را به صورت قیاس ضمیر آورده و کبرى را از احکام حذف کرده، نتیجه یا آنچه که در معناى نتیجه بوده است ذکر فرموده اند: و بدین تعبیر که از حق مشتى را گرفته و از باطل مشتى را و درهم آمیخته اند، لازمه این کار بوجود آمدن اندیشه هاى باطل شده است.
واژه «ضغث» به صورت استعاره بکار رفته، مقصود این است که اندیشه هاى باطل، و خواسته هاى اختراعى به دلیل آمیخته بودن حق و باطل بضرورت تحقق مى یابد. بدین هنگام شیطان بر یاران خویش تسلّط مى یابد.
بدینسان که ابلیس، پیروى هواى نفس و دستور العملهاى بیرون از کتاب خدا را،
در چشمها نشان زیبا مى نماید، و آنها بدلیل گمراهى و پیروى از امور شبه هناک، حق را از باطل تشخیص نمى دهند. بر خلاف کسانى که نیکوکارى از جانب خدا برایشان از قبل مقرّر شده است. اینان رستگار شده نجات مى یابند. یعنى افرادى که لطف خداوند در تاریکى امور شبه هناک دستشان را گرفته و آنها را در جهت تشخیص حق از باطل بروشنى هدایت رهنمون شده است. این گروه از آتش جهنّم بدور خواهند بود.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم بحرانی)، ج ۲ ، صفحه ى۲۸۸-۲۸۷