google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
40-60 ترجمه خطبه ها شرح ابن میثمترجمه خطبه ها شرح ابن میثم

خطبه۴۶ترجمه وشرح ابن میثم بحرانی (آینده نگری درباره کوفه)

 صبحی صالح۴۷

و من کلام له ع فِی ذِکْر الکوفه 

کَاءَنِّی بِکِ یَا کُوفَهُ تُمَدِّینَ مَدَّ الْاءَدِیمِ الْعُکَاظِیِّ تُعْرَکِینَ بِالنَّوَازِلِ وَ تُرْکَبِینَ بِالزَّلاَزِلِ وَ إِنِّی لَاءَعْلَمُ اءَنَّهُ مَا اءَرَادَ بِکِ جَبَّارٌ سُوءا إِلا ابْتَلاَهُ اللَّهُ بِشَاغِلٍ اءَوْرَماهُ بِقَاتِلٍ.

ترجمه :

سخنى از آن حضرت (ع ) درباره کوفه :  

اى کوفه ، گویى مى بینمت که چون چرم عکاظى ، از هر طرف کشیده شوى .و پامال حوادث گردى و به بلاها گرفتار آیى . نیک مى دانم ، که هر جبار ستمگر که قصد آزار تو کند، خداوندش به بلایى مبتلا سازد یا به دست قاتلى بکشدش .

ترجمه عبدالمحمد آیتی

لغاتعکاظ به ضم: نام جایى است در اطراف مکه، عرب جاهلى سالى یک مرتبه و به مدت یک ماه در آن جا اجتماع کرده، خرید و فروش کرده و شعرمى‏ خواندند و افتخار مى ‏کردند. در این باره ابى ذویب، یکى از شعراى عرب جاهلیت چنین گفته است:اذا بنى القباب على عکاظ و قام البیع و اجتمع الالوف

پس از ظهور اسلام بازار عکاظ برچیده شد.

ادیم عکاظى چرم معروفى بود که در بازار عکاظ فراوان خرید و فروش مى‏شد، به همین دلیل به عکاظ نسبت داده شده است.

أدیم مفرد است و جمع آن أدم و گاهى هم به أدمه جمع بسته شده مانند رغیف (گرده نان) که به ارغفه جمع بسته شده است.

عرک: مالیدن، دباغى کردن

نوازل: جمع نازله مصیبتها، گرفتاریها، سختیها.

شرح

امام (ع) بعد از بیان حال شهر کوفه، نگاه دوّمى به افراد ستمگر، که داراى مقاصد سوء و هدفهاى بد مى‏ باشند و از ناحیه آن افراد بلاهایى به وقوع مى‏ پیوندد، افکنده، مى‏ فرمایند: آنها جبّارانى هستند که خداوند برخى را به گرفتارى درونى خودشان دچار مى‏ کند که نتوانند سوء نیّت‏شان را عمل کنند، و یا تصمیم به خراب کردن جایى بگیرند. و برخى دیگر به دست قاتلینى گرفتار گردیده کشته مى ‏شوند.
مصیبتهایى که مردم کوفه بدانها گرفتار شدند، و سختیهایى که آنان را پایمال کرد، فراوان است و در کتب تاریخ نقل شده، امّا ستمگران که تصمیم به انجام کارهاى زشت گرفته، طغیان کرده، و فساد براه انداختند و در نتیجه خداوند بر آنان شلّاق عذاب را نواخت و آنها را به سبب کردار بدشان کیفر داد- روشن است که هیچ کس نمى‏ تواند خدا را از انجام کارى که اراده آن را کرده است باز دارد- گروه فراوانى هستند. از جمله افرادى که به بدبختى دچار شدند عبارتند از:
۱- زیاد بن ابیه. نقل شده است که زیاد مردم را در مسجد کوفه جمع کرده، دستور داد به على (ع) دشنام دهند از وى بیزارى بجویند. او قصد داشت بدین سان آنها را بیازماید، تا هر کس را که تخلف ورزد به قتل رساند. هنگامى که مردم در مسجد جمع بودند، دربان زیاد به میان مردم آمد دستور داد همه مسجد را ترک کنند، زیرا امیر زیاد بن ابیه گرفتار شده بود. مى ‏گویند در همان ساعت به بیمارى فلج دچار شد.۲- عبد اللّه پسر زیاد که به بیمارى خوره دچار شد۳- حجاج بن یوسف ثقفى که شکمش پر از کرم گردید، و براى آرام گرفتن کرمها مقعدش را داغ مى‏ کردند، بدین سان بود تا بهلاکت رسید ۴ و ۵- عمرو بن هبیره و پسرش که به بیمارى پیسى گرفتار شدند. ۶- خالد قسرّى که تا حدّ توان کتک خورده و سپس زندانى شد و در زندان از گرسنگى مرد.
نامبردگان فوق افرادى بودند که به بلا، مبتلا شدند. امّا افرادى که خداوند بر آنها کشندگانى را گماشت عبارتند از: ۱- عبید اللّه زیاد. ۲- مصعب بن زبیر ۳- مختار ابى عبیده ثقفى ۴- یزید بن مهلّب. سرگذشت مفصّل این افراد در کتابهاى تاریخ نوشته شده است. طالب مى‏ تواند به همان کتابها مراجعه کند.
ترجمه ‏شرح ‏نهج ‏البلاغه(ابن ‏میثم)، ج ۲ ، صفحه ‏ى ۲۶۷-۲۶۶
Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Back to top button
-+=