نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره ۱۸۱ متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)لجاجت

حکمت ۱۷۹ صبحی صالح

۱۷۹-وَ قَالَ ( علیه‏السلام  )اللَّجَاجَهُ تَسُلُّ الرَّأْیَ

 حکمت ۱۸۱ شرح ابن ‏أبی ‏الحدید ج ۱۸   

۱۸۱: اللَّجَاجَهُ تَسُلُّ الرَّأْیَ هذا مشتق من

 قوله ع لا رأی لمن لا یطاع-  و ذلک لأن عدم الطاعه هو اللجاجه-  و هو خلق یترکب من خلقین-  أحدهما الکبر و الآخر الجهل بعواقب الأمور-  و أکثر ما یعتری الولاه لما یأخذهم من العزه بالإثم- . و من کلام بعض الحکماء-  إذا اضطررت إلى مصاحبه السلطان-  فابدأ بالفحص عن معتاد طبعه و مألوف خلقه-  ثم استحدث لنفسک طبعا ففرغه فی قالب إرادته-  و خلقا ترکبه مع موضع وفاقه حتى تسلم معه-  و إن رأیته یهوى فنا من فنون المحبوبات-  فأظهر هواک لضد ذلک الفن-  لیبعد عنک إرهابه بل و یکثر سکونه إلیک-  و إذا بدا لک منه فعل ذمیم فإیاک أن تبدأه فیه-  بقول ما لم یستبذل فیه نصحک-  و یستدعی رأیک-  و إن استدعى ذاک-  فلیکن ما تفاوضه فیه بالرفق و الاستعطاف-  لا بالخشونه و الاستنکاف-  فیحمله اللجاج المرکب فی طبع الولاه على ارتکابه-  فکل وال لجوج-  و إن علم ما یتعقبه لجاجه من الضرر-  و أن اجتنابه هو الحسن

 

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حکمت (۱۸۱)

اللجاجه تسلّ الرأى. «ستیزگرى تدبیر را از میان مى‏ برد.» این کلمه مشتق از سخن دیگر آن حضرت است که فرموده است: «براى کسى که فرمان برده نشود، اندیشه و تدبیرى نیست»، زیرا نافرمانى همان ستیز است و انگیزه ستیز دو چیز است یکى کبر و دیگرى جهل به انجام دادن و فرجام کارها و همین موضوع بیش از هر چیز والیان را فرو مى‏ گیرد و مایه گناه ایشان مى ‏گردد.

از سخنان یکى از حکیمان است که گفته است: اگر ناچار به همنشینى با پادشاه-  هر قدرتمندى-  شدى، نخست از سرشت و خوى او پرس و جو کن و براى خود خوى و سرشتى فراهم ساز که در قالب ارادت و موافق با خوى او باشد تا به سلامت مانى. اگر دیدى او به هنرى از هنرها عشق مى‏ورزد، میل خود را چنان آشکار کن که بیم و ترس او را از تو دور کند و مایه فزونى آرامش او به تو شود، و هر گاه از او کار ناستوده‏اى براى تو آشکار شد، بر حذر باش که مبادا تو سخنى را آغاز کنى مگر آنکه او نظر و خیر خواهى تو را در آن باره بخواهد و اگر خواهان رأى و اندیشه تو شد آنچه مى‏ گویى همراه مدارا و مهربانى باشد نه با درشتى و سرپیچى که در این صورت ستیزى که در سرشت والیان سرشته شده است او را به لجاج وا مى‏دارد و هر حاکمى لجوج است، هر چند زیان لجبازى خود را بداند و به هر حال پرهیز از این کار بهتر و پسندیده‏ تر است.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد ۷ //دکتر محمود مهدوى دامغانى

 

بازدیدها: ۴۱۷

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.