خطبه۱۶۸ ترجمه شرح ابن میثم بحرانی

(خطبه۱۶۹صبحی صالح)

و من خطبه له ( علیه ‏السلام ) عند مسیر أصحاب الجمل إلى البصره الأمور الجامعه للمسلمین‏

إِنَّ اَللَّهَ بَعَثَ رَسُولاً هَادِیاً بِکِتَابٍ نَاطِقٍ وَ أَمْرٍ قَائِمٍ لاَ یَهْلِکُ عَنْهُ إِلاَّ هَالِکٌ وَ إِنَّ اَلْمُبْتَدَعَاتِ اَلْمُشَبَّهَاتِ هُنَّ اَلْمُهْلِکَاتُ إِلاَّ مَا حَفِظَ اَللَّهُ مِنْهَا وَ إِنَّ فِی سُلْطَانِ اَللَّهِ عِصْمَهً لِأَمْرِکُمْ فَأَعْطُوهُ طَاعَتَکُمْ غَیْرَ مُلَوَّمَهٍ وَ لاَ مُسْتَکْرَهٍ بِهَا وَ اَللَّهِ لَتَفْعَلُنَّ أَوْ لَیَنْقُلَنَّ اَللَّهُ عَنْکُمْ سُلْطَانَ اَلْإِسْلاَمِ ثُمَّ لاَ یَنْقُلُهُ إِلَیْکُمْ أَبَداً حَتَّى یَأْرِزَ اَلْأَمْرُ إِلَى غَیْرِکُمْ إِنَّ هَؤُلاَءِ قَدْ تَمَالَئُوا عَلَى سَخْطَهِ إِمَارَتِی وَ سَأَصْبِرُ مَا لَمْ أَخَفْ عَلَى جَمَاعَتِکُمْ فَإِنَّهُمْ إِنْ تَمَّمُوا عَلَى فَیَالَهِ هَذَا اَلرَّأْیِ اِنْقَطَعَ نِظَامُ اَلْمُسْلِمِینَ وَ إِنَّمَا طَلَبُوا هَذِهِ اَلدُّنْیَا حَسَداً لِمَنْ أَفَاءَهَا اَللَّهُ عَلَیْهِ فَأَرَادُوا رَدَّ اَلْأُمُورِ عَلَى أَدْبَارِهَا وَ لَکُمْ عَلَیْنَا اَلْعَمَلُ بِکِتَابِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّهِ رَسُولِ اَللَّهِ ص وَ اَلْقِیَامُ بِحَقِّهِ وَ اَلنَّعْشُ لِسُنَّتِهِ

لغات

یأرز: جانب دیگر مى‏رود، و دامن جمع مى‏کند

فیاله: سستى

تمالئوا: گرد آمدند

نعش: بلند کردن

ترجمه

از خطبه‏هاى آن حضرت علیه السّلام است که هنگام رفتن اصحاب جمل به بصره ایراد فرموده است :
«خداوند متعال پیامبرى راهنما با کتابى گویا و دستورى استوار برانگیخت که به وسیله آن جز بد سرشت هلاک نمى‏گردد همانا آنچه نابود کننده است بدعتهایى است که باطل را به صورت حقّ جلوه داده و مشتبه مى‏سازد، مگر آنچه خداوند از آن نگه دارد، بى‏گمان پیروى از حکومت الهى مایه حفظ و نگهدارى شماست، پس بى آن که خود را مورد سرزنش قرار دهید و ناگزیر بدانید اطاعت خود را تقدیم پیشگاه حق کنید، به خدا سوگند باید این کار را بکنید، و گرنه خداوند سلطنت اسلام را از شما به دیگران منتقل خواهد کرد و پس از آن هرگز به سوى شما باز نخواهد گشت تا این که به کسانى غیر از شما منتقل گردد.
این گروه به سبب ناخشنودى از حکومت من به یکدیگر پیوسته‏اند، و من تا هنگامى که از گسیختن جمعیّت شما بیم نداشته باشم شکیبایى خواهم کرد، زیرا اگر آنان اندیشه سست و رأى نادرست خود را به کار بندند، نظام امور مسلمانان گسیخته خواهد شد، اینان از آن رو به طلب دنیا برخاسته‏اند که بر کسى که خداوند حقّ او را به وى باز گردانیده رشک مى‏ورزند، و مى‏خواهند اوضاع را دگرگون و به حال پیشین باز گردانند، حقّ شما بر ما به کار بستن کتاب خدا و پیروى از پیامبر اوست که درود خداوند بر او و خاندانش باد و این که حقّ او را ادا کنیم، و سنّت او را بر پا داریم.»

شرح

فرموده است: إنّ اللّه بعث… تا هالک.
این جملات که مربوط به عموم مسلمانان و پایه دین و اساس حکومت آنان است سر آغاز خطبه قرار داده شده تا براى شنوندگان یادآورى، و موجب توجّه و بازگشت آنان به این اصول و مبانى باشد. واژه قائم در جمله أمر قائم به معناى راست و پایدار است.
فرموده است: لا یهلک عنه إلّا هالک.
یعنى: در این دین کسى هلاک نمى‏شود مگر آن که در اوج مخالفت با آن بوده، و سرنوشتى جز هلاکت و نابودى براى خود فراهم نکرده باشد، چنان که اگر گفته شود: این رشته از دانش را جز دانشمند نمى‏داند یعنى دانشمندى آن را مى‏داند که به منتهاى فضل و دانش رسیده باشد.
فرموده است: و إنّ المبتدعات المشبّهات… إلّا ما حفظ اللّه.

زیرا بدعتها و شبه ه‏هایى که در میان مردم پدید مى‏آید با کتاب خدا و سنّت پیامبر گرامى (ص) که تمامى حدود و احکام خداوند را شاملند، منافات و مخالفت دارند و پیروى از آنها موجب خروج از دین و ترک متابعت از کتاب و سنّت مى‏باشد، منظور از هلاکت در این عبارت نابودى در آخرت است.
فرموده است: إلّا ما حفظ اللّه.
این جمله مستثناى المهلکات است یعنى مگر آنچه خداوند حفظ کند و انسان را از دچار شدن به این مهلکات باز دارد، زیرا مهلکات یا اعمالى که موجب نابودى و هلاکت انسان است تنها دامنگیر کسى مى‏شود که آنها را به جاى آورد، امّا مشبّهات عبارت از چیزهایى است که شبیه سنّت است لیکن سنّت و سیرت رسول اکرم (ص) نیست، در برخى نسخه‏ها به جاى مشبّهات مشتبهات یعنى آنچه مایه اشتباه و التباس گردد نقل شده است، مراد از عبارت سلطان اللّه سلطه و قدرت اسلام است و منظور از آن سلطان دین اللّه است که مضاف (دین) حذف شده است و ممکن است مقصود آن حضرت نفس نفیس خودش باشد، زیرا او جانشین خداوند در روى زمین است، و براى بیان این که حکومت و قدرت او، سلطنت حقّ و مظهر عزّت و شوکت خداوند است واژه سلطان به اللّه اضافه شده است، و این روشن است که پیروى از حکومت حقّ مایه توانمندى و مصونیّت از گناه است، زیرا کسى که پیروان حقّ را در حالى که شمار آنها اندک بوده در برابر دشمنان بسیار یارى داده زنده جاوید است، و اکنون با این کثرت عدد اگر او را خالصانه فرمانبردارى و از حکومت او پیروى کنند هر چه بیشتر و شایسته‏تر آنان را یارى و پیروزى خواهد داد، از این رو فرموده است: فأعطوه طاعتکم غیر ملوّمه یعنى خداوند را آن چنان فرمانبردارى و بندگى کنید که به سبب آلودگى به نفاق و ریا مستوجب سرزنش و نکوهش نباشید

و پس از آن فرموده است: و لا مستکره بها یعنى طاعت و عبادت شما از روى بى‏میلى و اجبار نباشد، به جاى عبارت غیر ملوم غیر ملویّه نیز روایت شده است، یعنى طاعت شما کژ و نادرست نباشد. پس از این امیر مؤمنان (ع) آنان را بیم مى‏دهد که اگر فرمانبردارى نکنید خداوند قدرت و حکومت اسلام را از شما خواهد گرفت، و هرگز به شما باز نمى‏گرداند تا این که آن را به جاى دیگر منتقل، و در میان کسانى غیر از شما مستقرّ سازد، منظور آن حضرت از این سخن امر خلافت است، باید دانست که اگر در جمله حتّى یأرز الأمر إلى غیرکم واژه حتّى و آنچه پس از آن آمده غایت و نهایت نقل سلطنت حقّ از آنها دانسته شود برگشت و استقرار دوباره آن چنان که گفته شد از عبارت فهمیده نمى‏شود، لیکن اگر حتّى را غایت و پایان عدم انتقال حکومت حقّه اسلام به آنان بدانیم، برگشت آن را به آنان مى‏توان از سخن دریافت.
اگر گفته شود: چرا امام (ع) فرموده است: پس از آن حکومت اسلام هرگز به آنان باز نخواهد گشت، در حالى که با پدید آمدن دولت عبّاسى حکومت به آنان بازگشته است این پرسش را مى‏توان به چند گونه پاسخ داد: ۱- گروهى که در این گفتار طرف خطاب آن حضرت و از اصحاب و یاران او بشمارند هرگز دولت و قدرت به آنها باز نگشته است، زیرا پس از انقضاى حکومت بنى امیّه هیچ یک از اینها زنده نمانده بود، و پس از آن هم در هیچ موقع قدرت به کسانى از فرزندان اینها منتقل نشده است.
۲- سخن امیر مؤمنان (ع) مقیّد به واژه حتّى است که به اصطلاح نحویان براى غایت و نهایت مى‏آید، و فرموده است قدرت و حکومت اسلام هرگز به شما باز نمى‏گردد تا این که به گروه دیگرى منتقل گردد، چنان که قضیّه به همین صورت واقع شد، و حکومت از دست آنها بیرون رفت و به چنگ بنى امیّه افتاد.
۳- برخى از شارحان گفته‏اند، گفتار امام (ع) که «حکومت هرگز به شما باز نمى‏گردد تا این که…» به دنبال این شرط است: «اگر خدا را فرمانبردار نباشید»، و چون این شرط واقع نشده و بسیارى از مسلمانان بدون آلودگى به ریا و نفاق و بى‏اکراه و اجبار خداوند را بندگى و فرمانبردارى کرده‏اند، حکومت به‏ آنها باز گشته است.
۴- گروهى گفته‏اند: واژه ابدا براى مبالغه آمده است، چنان که به بدهکارى که وام خود را نمى‏پردازد گفته مى‏شود: لأحبسنّک أبدا یعنى تو را براى همیشه زندانى خواهم کرد.
بارى مراد از قومى که خلافت در کنار آنها قرار خواهد گرفت، بنى امیّه است چنان که رویدادها به همین نحو اتّفاق، و این امر به دست آنها افتاد.
فرموده است: إنّ هؤلاء قد تمالاؤا.
منظور از این گروه، طلحه و زبیر و عایشه و پیروان آنهاست، و این سخن اشاره دارد به این که رفتن اینان به بصره بر خلاف آنچه ادّعا و اظهار مى‏کنند براى خونخواهى عثمان نیست، بلکه به سبب ناخشنودى و خشمى است که از خلافت و حکومت آن حضرت دارند، پس از این امام (ع) وعده مى‏دهد: تا هنگامى که بیم تفرقه امّت و گسیختگى امور کشور پیش نیاید در برابر اعمال اینها بردبارى و شکیبایى خواهد کرد، و هشدار مى‏دهد که اگر اینها در راهى که در پیش گرفته‏اند همچنان بر اندیشه سست و خیال خام و سرکشى و نافرمانى خود ادامه دهند نظام امور مسلمانان گسیخته و جمعیّت آنان پراکنده خواهد شد.
فرموده است: إنّما طلبوا… تا علیه.
این سخن در بیان انگیزه ناخشنودى و خشم اینها از رسیدن آن حضرت به حکومت و خلافت است، و این به سبب دنیا طلبى و حسد ورزى آنها بر کسى است که خداوند دنیا را در اختیار او نهاده است، و این گفته به خاندان پیامبر اکرم (ص) اشاره دارد.
فرموده است: فأرادوا ردّ الأمور على أدبارها.
یعنى اینها مى‏خواهند اکنون هم خلافت را از خاندان پیامبر (ص) بیرون برند همان گونه که در نخست این کار را کردند یا حقّى را که به آنان بازگشته، همچون گذشته از آنها سلب کنند.

پس از این امام (ع) اعلام مى‏کند حقوقى را که مردم بر او دارند و این در صورتى است که صادقانه و دور از شائبه فرمانبردار باشند این است که در میان آنان به کتاب خدا عمل و از روش پیامبر گرامى (ص) پیروى کند، و نسبت به اداى حقوقى که خداوند واجب گردانیده اقدام، و سنّتهاى خداوند را جارى و بر پا دارد، و آنچه بر امام و پیشوا واجب است همین است، و توفیق از خداوند است.

ترجمه ‏شرح ‏نهج ‏البلاغه ابن‏ میثم بحرانی ج ۳ ،

بازدیدها: ۱۵

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.