google-site-verification: googledc28cebad391242f.html
440-460 حکمت شرح ابن ابي الحدیدحکمت ها شرح ابن ابي الحدیدنهج البلاغه حکمت هاشرح ابن ميثم 240تا450

نهج البلاغه کلمات قصار حکمت شماره 446 متن عربی با ترجمه فارسی (شرح ابن ابی الحدید)عدل يا بخشش

حکمت 437 صبحی صالح

437-وَ سُئِلَ ( عليه ‏السلام  )أَيُّهُمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ فَقَالَ ( عليه ‏السلام  )الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا

حکمت 446 شرح ابن ‏أبي ‏الحديد ج 20

446: وَ سُئِلَ ع أَيُّمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ فَقَالَ-  الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا-  وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ-  فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا هذا كلام شريف جليل القدر-  فضل ع العدل بأمرين-  أحدهما أن العدل وضع الأمور مواضعها-  و هكذا العدالة في الاصطلاح الحكمي-  لأنها المرتبة المتوسطة بين طرفي الإفراط و التفريط-  و الجود يخرج الأمر من موضعه-  و المراد بالجود هاهنا هو الجود العرفي-  و هو بذل المقتنيات للغير لا الجود الحقيقي-  لأن الجود الحقيقي ليس يخرج الأمر من جهته-  نحو جود البارئ تعالى- . و الوجه الثاني أن العدل سائس عام-  في جميع الأمور الدينية و الدنيوية-  و به نظام العالم و قوام الوجود-  و أما الجود فأمر عارض خاص-  ليس عموم نفعه كعموم نفع العدل

ترجمه فارسی شرح ابن‏ ابی الحدید

حكمت (446)

و سئل عليه السّلام: ايّما افضل العدل او الجود فقال: العدل يضع الامور مواضعها، و الجود يخرجها من جهتها، و العدل سائس عام، و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما.

«و او را پرسيدند: عدل يا بخشش كدام بهتر است فرمود: عدل كارها را به موضع خود قرار مى ‏دهد و بخشش آنها را از جهت خود بيرون مى‏ برد، عدل تدبيركننده ‏اى همگانى است و بخشش روآورنده خاصى است، بنابراين از اين دو عدل شريف‏تر و برتر است.»

اين سخنى شريف و گرانقدر است و على عليه السّلام عدل را به دو سبب برترى داده است، نخست آنكه عدل كارها را به موضع خود قرار مى‏دهد، و در اصطلاح فلسفى هم عدالت همين و عبارت است از ميانگين و حد فاصل افراط و تفريط. و بخشش كار را از موضع خود بيرون مى‏برد و البته منظور از بخشش در اين سخن همان سخاوت عرفى است كه بخشيدن چيزهاى به دست آمده به ديگران است نه جود و سخاوت حقيقى زيرا جود حقيقى نظير جود حق تعالى كارها را از جهت خود بيرون نمى‏برد.

دوم آنكه عدل تدبير كننده‏اى همگانى در همه امور دينى و دنيايى است و نظام عالم و قوام وجود وابسته به آن است ولى جود كار خاصى است كه نفع همگانى او هرگز چون نفع همگانى عدل نيست.

جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدیدجلد 8 //دکتر محمود مهدوى دامغانى

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا
-+=