
شرح ابن میثم
۳۹۱- و قال لابنه الحسن علیه السّلام: لَا تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَکَ شَیْئاً مِنَ الدُّنْیَا- فَإِنَّکَ تَخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَیْنِ- إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِطَاعَهِ اللَّهِ- فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ- وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِمَعْصِیَهِ اللَّهِ- فَکُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلَى مَعْصِیَتِهِ- وَ لَیْسَ أَحَدُ هَذَیْنِ حَقِیقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ
المعنى
أدّبه علیه السّلام بالنهى عن إدّخار المال، و نفّره عن ذلک بضمیر صغراه قوله: فإنّک. إلى آخره.
و قوله: بما شقیت به. أى شقاء الدنیا بجمعه، و شقاء الآخره بادّخاره لقوله تعالى وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ الآیه، و تقدیر الکبرى و کلّ من یخلّف مالا لأحد هذین و لیس أحدهما حقیقا بأنّ یؤثره على نفسه فلا یجوز أن یخلّفه. قال الرضى: و یروى هذا الکلام على وجه آخر و هو أَمَّا بَعْدُ- فَإِنَّ الَّذِی فِی یَدَیْکَیَدِکَ مِنَ الدُّنْیَا- قَدْ کَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَکَ- وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلٍ بَعْدَکَ- وَ إِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَیْنِ- رَجُلٍ عَمِلَ فِیمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَهِ اللَّهِ- فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ- أَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِیمَا جَمَعْتَهُفِیهِ بِمَعْصِیَهِ اللَّهِ- فَشَقِیتَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ- وَ لَیْسَ أَحَدُ هَذَیْنِ أَهْلًا أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ- أَوْوَ لَا أَنْ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِکَ- فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَهَ اللَّهِ- وَ لِمَنْ بَقِیَ رِزْقَ اللَّهِ أقول: فی هذه الروایه تنفیر عن الدنیا بضمیرین: أحدهما: قوله: فإنّ الّذی فی یدک. إلى قوله: بعدک، و تقدیر کبراه: و کلّما کان کذلک فلیس لک أن تحبّه و تعتمد علیه. الثانی: قوله: و إنّما أنت. إلى قوله: ظهرک، و کبراه ما مرّ فی الروایه الأولى و استعار لفظ الحمل لاکتساب آثام جمع المال، و رشّح بذکر الظهر. ثمّ أرشده إلى ما هو خیر من المال لمن مضى و هو رجاء رحمه اللّه، و لمن بقى و هو رجاء رزق اللّه الموعود لکلّ حیّ.
مطابق با حکمت ۴۱۶ نسخه صبحی صالح
ترجمه فارسی شرح ابن میثم
۳۹۱- امام (ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: لَا تُخَلِّفَنَّ وَرَاءَکَ شَیْئاً مِنَ الدُّنْیَا- فَإِنَّکَ تَخَلِّفُهُ لِأَحَدِ رَجُلَیْنِ- إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِطَاعَهِ اللَّهِ- فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ- وَ إِمَّا رَجُلٌ عَمِلَ فِیهِ بِمَعْصِیَهِ اللَّهِ- فَشَقِیَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ- فَکُنْتَ عَوْناً لَهُ عَلَى مَعْصِیَتِهِ- وَ لَیْسَ أَحَدُ هَذَیْنِ حَقِیقاً أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ یُرْوَى هَذَا الْکَلَامُ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَ هُوَ أَمَّا بَعْدُ- فَإِنَّ الَّذِی فِی یَدِکَ مِنَ الدُّنْیَا- قَدْ کَانَ لَهُ أَهْلٌ قَبْلَکَ- وَ هُوَ صَائِرٌ إِلَى أَهْلٍ بَعْدَکَ- وَ إِنَّمَا أَنْتَ جَامِعٌ لِأَحَدِ رَجُلَیْنِ- رَجُلٍ عَمِلَ فِیمَا جَمَعْتَهُ بِطَاعَهِ اللَّهِ- فَسَعِدَ بِمَا شَقِیتَ بِهِ- أَوْ رَجُلٍ عَمِلَ فِیهِ بِمَعْصِیَهِ اللَّهِ- فَشَقِیَ بِمَا جَمَعْتَ لَهُ- وَ لَیْسَ أَحَدُ هَذَیْنِ أَهْلًا أَنْ تُؤْثِرَهُ عَلَى نَفْسِکَ- وَ لَا أَنْ تَحْمِلَ لَهُ عَلَى ظَهْرِکَ- فَارْجُ لِمَنْ مَضَى رَحْمَهَ اللَّهِ- وَ لِمَنْ بَقِیَ رِزْقَ اللَّهِ
ترجمه
«پسرک من، مبادا چیزى از دنیا را پس از خود بگذارى، زیرا که آن را براى یکى از دو تن خواهى گذاشت: یا کسى که در طاعت و بندگى خدا آن را به کار مى برد، پس او خوشبخت مى شود به چیزى که باعث بدبختى و زیانکارى تو شده است. یا براى کسى که آن را در معصیت و نافرمانى خدا به کار مى برد، پس به سبب آنچه که تو براى او گرد آورده اى بدبخت شده و تو او را در راه معصیت کمک کرده اى و هیچ کدام از این دو شایسته نیست که او را بر خود ترجیح دهى.»
شرح
امام (ع) فرزندش را با نهى کردن از اندوختن مال، موعظه کرده و از این عمل به وسیله قیاس مضمرى بر حذر داشته است که صغراى آن عبارت: «فانّک…» است. و عبارت: «بما شقیت به» یعنى: بدبختى در دنیا با زحمت جمع آورى مال و بدبختى در آخرت به وسیله اندوختن مال است، به دلیل قول خداى تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ…«» وکبراى مقدّر آن نیز چنین است: و هر کس مالى را پس از خود بگذارد براى هر یک از دو گروهى که استحقاق ترجیح دادن بر خویش را ندارند، چنین کارى روا نیست.
سید رضى مىگوید: این گفتار به نحو دیگر نیز به شرح زیر، روایت شده است: «امّا بعد، آنچه از دنیا در اختیار تو است، پیش از تو صاحبى داشته و پس از تو نیز به صاحبى مىرسد، و تو براى یکى از دو تن گردآورى مىکنى: کسى که از آن در راه طاعت خدا استفاده کند و نیکبخت شود به وسیله آن چیزى که تو بدان سبب بدبخت شدهاى یا کسى که آن را در راه معصیت خدا به کار برد، پس بدبخت شده به وسیله آنچه تو براى او جمع آوردهاى و هیچ یک از این دو شایسته نیست که بر خود مقدّم بدارى و نه آن که بر عهده خود بگیرى، پس براى کسى که گذشته، رحمت خدا را و براى آن که باقى است روزى خدا را امیدوار باش.» در این روایت امام (ع) به وسیله دو قیاس مضمر از دنیا بر حذر فرموده است: یکى فانّ الّذى فى یدک… و بعدک است، و کبراى مقدر آن چنین مىشود: و هر چه این طور باشد سزاوار نیست که تو بدان دل ببندى و بر آن اعتماد ورزى.
دوّمى عبارت: و إنّما انت… ظهرک است و کبراى آن همان است که در روایت اوّل گذشت. کلمه: حمل را براى بر دوش گرفتن گناهان و جمعآورى مال، استعاره آورده و کلمه «ظهر» را به عنوان ترشیح به کار برده است. آن گاه امام (ع) به چیزى بهتر از مال- براى گذشتگان امید رحمت خدا و براى بازماندگان امید روزیى که خداوند به هر زندهاى وعده داده است- راهنمایى فرموده است.
ترجمه شرح نهج البلاغه(ابن میثم)، ج۵ // قربانعلی محمدی مقدم-علی اصغرنوایی یحیی زاده
بازدیدها: ۸
دیدگاهها